کتابفروشی سپهر تبریز



ابن بطوطه

ابن بطوطه

محمدعلی موحد

سفرنامۀ ابن بطوطه، سیاح مراکشی گویاترین و زنده‌‌ترین سند فرهنگی جهان اسلام است که از قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی) به دست ما رسیده است. سفرنامۀ وی، آیینه‌‌ای است که زیر و روی جوامع اسلامی قرن یادشده در آن منعکس است. نه‌ تنها سیره و عملکرد طبقات حاکم و نگرش و روش پادشاهان و دیوانیان که راه و رسم عالمان و فقیهان، مراسم و آداب و تشریفات جاری، چگونگی گذران مردم، مدرسه‌‌ها و خانقاه‌‌ها، شادی‌ها و ماتم‌‌ها و در یک کلمه اوضاع و احوال اجتماعی و ی و فرهنگی، این همه را از خلال سفرنامه‌ ی ابن بطوطه می‌توان دید.
دکتر محمدعلی موحد که پیشتر در ترجمه‌ی سفرنامه‌ی ابن بطوطه به فارسی همت گماشته بود، با تألیف کتاب پیش‌رو جذاب‌ترین و تکان‌ دهنده‌ترین بخش‌های کتاب سفرنامه را بازسازی و برجسته کرده است.

مؤلف مسائل مهمی از قبیل نقش فردی و اجتماعی ن، قدرت ی، دین و دولت، آموزش و فرهنگ و بسیاری موضوعات مهم دیگر را با تحقیق در سفرنامه‌ی ابن بطوطه و منابع دیگر آن روزگار به نحوی خواندنی حتی برای خوانندۀ غیرمتخصص و عام ترسیم کرده است.
کتاب با طرح پرسش‌هایی دربارۀ علل عقب ‌ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی، ذهن خواننده را برای تعمق و بحث و گفت‌ وگو در بارۀ مواجهه سنت و مدرنیته بر می‌انگیزد.


سرآغاز

کتابفروشی سپهر به مدیریت دوست عزیزمان جناب مهدی دادی‌زاده یکی از چندین کتابفروشی شهر تبریز است.

هدف این وبلاگ معرفی و نقد کتاب و باز نشر مطالبی است که در کانال‌های واتس‌آپ و تلگرام کتابفروشی در اختیار دوستان قرار می‌گیرد.

این یادداشت بعداً تکمیل خواهد شد.


راه باریک آزادی

نویسندگان : دارون عجم‌اوغلو جیمز ای. رابینسون

مترجمان : سیدعلیرضا بهشتی شیرازی جعفر خیرخواهان

کتاب جدیدی از نویسندگان کتاب چرا ملّت‌ها شکست می‌خورند».

آزادی مبتنی بر توازن متزل میان حکومت و جامعه، میان فرادستان اقتصادی، ی و اجتماعی و شهروندان عادی، میان نهادها و هنجارهاست. همان‌طور که غالباً در تاریخ روی می‌دهد همین که یک سمت توازن بیش از اندازه نیرومند شود، آزادی از بین می‌رود. آزادی نیاز به هوشمندی جامعه دارد. اما نیازمند است که نهادهای حکومتی پیوسته خود را به روز کنند تا به چالش‌هایی بپردازند که می‌توانند زمینه آزادی را از بین ببرند. این کتاب سعی دارد با نگاهی جامع و کاربردی به این مسائل بپردازد.

موضوع این کتاب دربارۀ آزادی است و اینکه جوامع انسانی چگونه و چرا به آن رسیده یا در دستیابی به آن شکست خورده‌اند. کتاب همچنین به بررسی پیامدهای این مبارزه، خصوصاً در زمینۀ بهروزی و رفاه می‌پردازد.

ما در تعریف آزادی از توصیف جان لاک، فیلسوف انگلیسی پیروی می‌کنیم. او معتقد بود افراد هنگامی آزادند که اختیار کامل نظم بخشیدن به کنش‌های‌شان را داشته باشند و جان و مال‌شان را هرگونه که مناسب می‌دانند. بدون کسب اجازه یا وابستگی به ارادۀ هر شخص دیگری، در خدمت بگیرند. آزادی به این معنا یک آرزوی اساسی برای تمامی انسان‌ها شمرده می‌شود. جان لاک تأکید می‌کرد هیچ کس نباید به حیات، سلامت، آزادی یا اموال دیگری آسیب بزند. با این‌حال روشن است که در طول تاریخ آزادی گوهری کمیاب بوده و امروزه نیز موهبتی نادر است.

هر ساله میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از خانه و کاشانۀ خود می‌گریزند و در فرآیند فرار جان‌شان را به خطر می‌اندازند، نه برای دستیابی به درآمد بالاتر یا راحتی مادی بیشتر، بلکه در تلاش برای حمایت از خود و خانواده‌های‌شان در برابر خشونت و ترس.

فیلسوفان تعاریف بسیاری از آزادی ارائه کرده‌اند. اما همان‌گونه که جان لاک تشخیص می‌داد، آزادی در بنیادی‌ترین سطح باید با به سر بردن در وضعیت عاری از خشونت، ارعاب و سایر اقدامات تحقیرآمیز آغاز شود. افراد باید بتوانند امور زندگی‌ خود را آزادانه انتخاب کنند و بدون تهدید شدن به کیفرهای نامعقول یا واکنش‌های اجتماعی بسیار ظالمانه، ابزارهایی برای به اجرا گذاشتن آن انتخاب‌ها داشته باشند.


از سرد و گرم روزگار

احمد زیدآبادی

این اتوبیوگرافی، شرح زندگی احمد زیدآبادی از کودکی تا هجده سالگی او است. دوران کودکی و نوجوانی او در فقر و تنگدستی و فلاکتی بی‌مانند سپری شده است. شرح حوادث زندگی او تا مقطع انقلاب که حدود دو سوم حجم کتاب را شامل می‌شود، بسیار جذاب و خواندنی است اما فصل‌های پایانی کتاب، کسل کننده و ملالت‌آور است.

از متن کتاب :

ص ۲۵۰ - از طریق بحث با شیخ مرتضی آموختم که نوع عقیده و باورهای متافیزیکی افراد هرگز نباید مایۀ جدال و درگیری بین انسان‌ها شود. تجربه‌ای که در دوره‌ای از ایده‌پرستی‌های بی‌سرانجام، بسیار گرانبها بود.

ص ۲۷۳ (یکی دو سال بعد از انقلاب) وضعیت بغرنج دسته‌بندی‌های ی و مذهبی در اصفهان، در هیچ شهر دیگری در ایران مشابهی نداشت. این دسته‌بندی بیش از همه جا در مسجد سیّد خود را به نمایش می‌گذاشت. در آن مسجد، سه نماز جماعت جداگانه به طور همزمان و در فاصله چند متری از یکدیگر برگزار می‌شد و مأمومین هر امام جماعت با چنان ریشخند و بعضاً کینه‌ای به مأمومین دو امام جماعت دیگر می‌نگریستند که نیات آنها بر هر غریبه‌ای آشکار می‌شد.


طاعون

ترجمۀ رضا سیدحسینی

طاعون در شهری از الجزایر به نام اوران رخ می‌دهد و از زبان یک راوی بیان می‌شود. اوران که در ابتدای کتاب به عنوان شهری معمولی توصیف شده، زیبایی گذشته خود را از دست داده است. در شهر اتفاقی رخ می‌دهد، کم کم تعداد موش‌های شهر و مرگ و میر آن‌ها افزایش می‌یابد. پس از مدتی چند نفر از انسان‌ها نیز در اثر ابتلا به یک بیماری می‌میرند. دکتر ریو (شخصیت اصلی داستان) آن ‌را بیماری واگیردار معرفی می‌کند و اندکی بعد دکتر کاستل آن‌ را طاعون تشخیص می‌دهد.

پس از مدتی طاعون کل شهر را در بر می‌گیرد و متعاقب آن وضعیت قرنطینه در شهر اعلام می‌شود. قرنطینه بسیاری از مردم را از عزیزانشان دور می‌کند. همسر دکتر ریو برای درمان به شهر دیگری می‌رود و بین آن‌ها فاصله و جدایی می‌افتد. در مواجهه با طاعون هرکس به شیوه‌ی خودش عمل می‌کند. پدر پانلو کشیش شهر آن ‌را عذاب الهی و تحمل درد طاعون را راه حل می‌داند.


سالهای سپری شده

محمدعلی فرزانه

کتاب سالهای سپری شده» شرح خاطرات با ارزش استاد محمدعلی فرزانه از دوران کودکی و مبارزاتش در سال‌های پر آشوب دهه بیست و سی شمسی در شهرهای تبریز و تهران است. عکس‌ها و مطالب دیگری نیز به صورت پیوست به کتاب اضافه شده است.

مرحوم استاد محمدعلی فرزانه، ادیب، پژوهشگر، محقق و فولکلور شناس آذربایجانی در سال ۱۳۰۲ شمسی در تبریز به دنیا آمد. شصت سال از عمر پر بارش را صرف تحقیق، ترجمه و تألیف کرده و حدود چهل جلد کتاب و دهها مقاله در باره فرهنگ، تاریخ و زبان ترکی آذربایجانی به رشته تحریر در آورد. دو جلد کتاب مبانی دستور زبان آذربایجانی» او الهام بخش و روشنگر راه دیگر نویسندگان زبان ترکی آذربایجانی بوده و به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع دستور زبان ترکی آذربایجانی به شمار می‌رود. این اثر توسط پروفسور دورفر به آلمانی ترجمه شده است.

کاوش‌های همه جانبه ‌او در دستور زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی، بایاتیلار، ده ده قورقود، ملانصرالدین و انتشار صدها مقاله در مجلات ترکی و فارسی در امر دفاع از موجودیت فرهنگ و اعتلای زبان ترکی و آموزش آن، از استاد فرزانه چهره‌ای جاودان در ادبیات ما باقی گذاشته است.

استاد فرزانه یکی از نویسندگان و مورخان کتاب بی بدیل گذشته چراغ راه آینده است» می‌باشد که به همراه مرحومان دکتر مبین و دکتر دهقان اقدام به نگارش این اثر نفیس تاریخی کرده‌اند. از دیگر کارهای ارزشمند او می‌توان به ترجمه آثار محمدسعید اردوبادی، عزیز نسین، ناظم حکمت، جلیل محمدقلی‌زاده و رسول رضا اشاره کرد.

-----------------------------

مرحوم محمدعلی فرزانه ضمن نقل خاطرات خود، گوشه‌ای از تاریخ معاصر شهر تبریز و وضعیت و شرایط اجتماعی، اقتصادی، ی و فرهنگی آذربایجان در دوران حکومت سلسله پهلوی را بیان نموده و مطالب جالب و خواندنی در مورد اشغال ایران توسط متفقین، تشکیل حزب توده و فعالیت‌های آن، پاره‌ای از حوادث منجر به ظهور و سقوط حکومت یک ساله‌ی فرقۀ دمکرات آذربایجان و همچنین کودتای بیست و هشت مرداد سال سی و دو را که خود شاهد وقوع آنها بوده است، بازگو می‌کند.

او در شهریورماه سال ۱۳۸۰ و در بستر بیماری در یکی از بیمارستان‌های کشور سوئد، شروع به تحریر خاطرات خود نموده ولی موفق به تکمیل و به پایان رساندن آن نشده است. این نوشته، شرح یادواره‌های ایشان از دوران کودکی تا دهۀ چهل شمسی است که نخستین بار در سال ۱۳۸۹ توسط خانم صدیقه عدالتی در آلمان در تیراژی محدود چاپ و منتشر شده است. چاپ حاضر که نخستین چاپ کتاب در داخل کشور است، در سال ۱۳۹۶ با اعمال اصلاحات، تغییرات و اضافاتی اندک و از روی دست‌نوشته‌های مؤلف تهیه و تدوین شده است.

از متن کتاب :

ص ۱۴۹ : کتمان حسابگرانه و موذیانۀ افراد پنجاه و سه نفر در مورد افترا و اهانت‌هایی که در مدت بازداشت توانفرسا به دکتر ارانی» رفته بود و بزدلی آنها در افشای ماهیت کامبخش» و تسلیم شدن مطلق آنها به ادعاهای دولت اتحاد جماهیر شوروی، دو لکۀ ننگی بود که از دیدگاه من بر پیشانی حزب توده نشست.

صفحات ۱۶۴ و ۱۶۵ : موج خیزش مردم آذربایجان به خصوص بعد از سال ۱۳۲۳ آن چنان فزاینده بود که استراتژی و تاکتیک حزب توده قادر به مهار کردن آن نبود. به عنوان مثال در گزارش‌هایی که بعد از سقوط فرقه از طرف رکن دو ستاد ارتش انتشار یافت، در مدت یک سال قبل از تشکیل فرقه، پنجاه و چند شورش و قیام دهقانی و روستایی در آذربایجان رخ داده بود که حزب توده در آنها هیچ گونه نقش فعالی نداشت.


معمای هویدا

عباس میلانی

کتابی است مستند، جذاب و خواندنی. بدون اغراق، هر پاراگراف آن متکی به سندی مکتوب و یا گفتگویی شفاهی است. آقای عباس میلانی ضمن توصیف خصوصیات بارز هویدا، در صفحه ۲۷۶ می‌نویسد: دو جنبه‌ی مهم از سلوک هویدا در دوران صدارتش تغییر نکرد. یکی درستکاری مالی‌اش بود و دیگری تواضعی که همزاد آن پرهیز از زرق و برق قدرت بود. در واقع گرچه او قدرت را سخت دوست می‌داشت، اما نوعی فروتنی جبلی هم در او بود که او را از اغلب نخست وزیران سابق مملکت متمایز می‌کرد.

میلانی در این کتاب، خلاصه‌ای از تاریخ معاصر ایران و علل وقوع انقلاب اسلامی را بازگو کرده و مطالبی را از متن گزارشات و تحلیل‌های وزارت امور خارجه آمریکا و سفارت آن در تهران استخراج و ارائه می‌کند که نشاندهنده دخالت‌های غیر قابل باور دولت آمریکا در امور داخلی ایران است.

در توضیح علل وقوع انقلاب، آقای میلانی به این موضوع اشاره کرده است که یکی از علل وقوع انقلاب، تلاش شتابزده‌ی شاه برای نوسازی جامعه بود. ناتوانی روبنای اقتصادی ایران در جذب کالا و سرمایه به آتش انقلاب دامن زد. شاه تصمیمات مربوط به چگونگی این تحولات را به شیوه‌ای یکسره استبدادی اتخاذ کرد (ص ۳۵۹). در واقع شاه شخصیتی مستبد، خودخواه و از خودراضی پیدا کرده بود و مسایل مربوط به ت خارجی، ارتش، ساواک و ت نفتی ایران را در انحصار کامل خود داشت. او کوچکترین استقلال عملی را از طرف مقامات مملکتی تحمل نمی‌کرد. اسداله علم می‌نویسد: چندی پیش که من کاخ کیش را به نام شخص شاه ثبت کردم، شاه سند را پیش من پرتاب کرد. فرمودند مگر می‌خواهی فقط یک وجب خاک ایران مال من باشد؟ تمام ایران مال من است. (ص ۳۷۰) در واقع شاه، مملکت ایران را ملک طلق خود می‌دانست.

در مورد استقلال رأی شاه، عباس میلانی در صفحه ۳۰۵ می‌نویسد: افزایش ناگهانی درآمد نفت، پشتوانه‌ی مالی جسارت ی و استقلال روزافزون شاه را فراهم می‌آورد. در صفحه ۳۵۶ نیز اشاره می‌کند که: به گمان من شواهد انکارناپذیری نشان می‌دهند که شاه از اوایل دهه چهل، ت خارجی و نفتی نسبتاً مستقلی را در پیش گرفته بود و اغلب در بسیاری از زمینه‌های مهم، با معتمدان و حامیان غربی خود در حال تعارض و تنازع بود. او در مفهوم دقیق کلمه، شخصیتی اقتدارگرا بود.


مثنوی منثور سپهر

مهدی دادی‌زاده

مثنوی را می‌توان به دریای بیکرانی تشبیه نمود که ساحل‌نشینانش به قدر وسع خویش از آن بهره‌مند می‌شوند و گوهرهایی از کرانه‌های آن صید می‌نمایند و روزیِ معنوی خویش را از آن به ‌دست می‌آورند.

بزرگای مثنوی به حدی‌ست که مخالفین‌اش هم نتوانسته‌اند آن را نادیده بگیرند. جمعی از  فقیهان شیعه، آموزه‌های آن را ضد شیعی، کفرآمیز و الحادی دانسته و تمجیدش از عمر و تعریفش از معاویه را برنتافته و خداشناسی‌اش را شرک‌آلود قلمداد نموده‌اند.

عده‌ای از مارکسیست‌ها او را بنیان‌گذار نظریۀ دیالکتیک می‌دانند و هگل شرق می‌خوانند و این در حالی‌ست که مولانا بیش از پنج و نیم قرن قبل از هگل می‌زیست و شایسته آن بود که لااقل هگل را مولانای غرب می‌خواندند و حق تقدمش را پاس می‌داشتند. احسان طبری مولوی را قلۀ عرفان ایرانی معرفی می‌کند. امّا برخی از همفکران او، آموزه‌های مثنوی را ضد توسعه و ضد علم ارزیابی کرده و آن را یکی از عوامل عقب‌ماندگی برشمرده‌اند و امتناع تفکر» در فرهنگ ایران را مرتبط با چنین اندیشه‌هایی دانسته‌اند.

با وجود همۀ نقدهای منصفانه و غیرمنصفانۀ بی‌شماری که بر مثنوی  نوشته شده است، این کتاب از معدود کتاب‌های زبان فارسی‌ست که هر چه زمان می‌گذرد بر اهمیت و آوازۀ آن افزوده می‌شود و مرزها را در می‌نوردد و به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه می‌شود و شهرت روزافزون می‌یابد. حدود دویست ‌و پنجاه شرح و تفسیر و هزاران مقالۀ تحقیقی و پایان‌نامه که در مورد آن نوشته شده است و همچنان نوشته می‌شود، نشان از حکایتی‌ست که همچنان باقی‌ست و باقی‌خواهد ماند.

جای خوشوقتی‌ست که ارزش این کتاب معنوی رفته‌رفته آشکارتر می‌شود و هر روزه بر علاقه‌مندان آن افزوده می‌گردد و خوانندگان بیشتری طالب خواندن آثار مولانا به ‌خصوص مثنوی معنوی می‌شوند. از این رو تدوین متنی آسان‌خوان برای این کتاب که نثرش ساده و روان باشد و از به‌کار بردن لغات دشوار بپرهیزد و به جای کلمات قدیمی و نه چندان رایج، معادل‌های امروزین به کار بَرَد، ضروری به نظر می‌رسید تا خوانندگانی که می‌خواهند وارد فضای مثنوی شوند، در مراحل اولیه از آن استفاده نمایند. این کتاب در پاسخ به چنین ضرورتی تدوین شده است.


چهار رساله در باب زندگی

مترجم : محمدعلی شامخی

چهار رساله در باب زندگی ترجمه‌ای است از چهار رساله‌ی باستانی در حوزه‌ی فلسفی عملی:

1- درباره‌ی زندگی خصوصی، نوشته‌ی سنکا، فیلسوف رواقی.

2- درباره‌ی آرامش ذهن، از همان نویسنده.

3- رساله‌ی فرمان‌هایی چند در باب شویی» نوشته‌ی پلوتارک.

4- نامه‌ی فرفوریوس به همسرش مارکلّا.

زیستن سه گونه است و مکرر این پرسش را می‌شنوی که بهترینِ این سه کدام است؟

گونه‌ی نخست حیاتی است عجین با لذت، دومی عجین با تأمل و سومی عجین با کنش. اگر ما پیش از هر چیز از همه‌ی ستیزه جویی و آن انزجار خلل ناپذیرمان نسبت به کسانی که راهی جز راهِ ما را برگزیده‌اند دست بکشیم، خواهیم دید که این سه گونه‌ی زیستن، تحت لوای عناوین گوناگون، جملگی راه به جایی واحد می‌برند. نه انسان‌هایی که جانب لذت راگرفته‌اند از تأمل خلاصی یافتند، نه تأمل ورزان از لذت. و نه آنان که حیات شان را وقف کنش کردند از تأمل. چه بسا بگویی: اما بس فرق‌هاست میان این که چیزی خودْ مقصود تو باشد و این که به طفیلیِ مقصودی دیگر حاصل شود!» من در این فرق عظیم با تو هم سخنم. با این حال، هیچ یک را بی دیگری نتوانی داشت.


ابن بطوطه

محمدعلی موحد

سفرنامۀ ابن بطوطه، سیاح مراکشی گویاترین و زنده‌‌ترین سند فرهنگی جهان اسلام است که از قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی) به دست ما رسیده است. سفرنامۀ وی، آیینه‌‌ای است که زیر و روی جوامع اسلامی قرن یادشده در آن منعکس است. نه‌ تنها سیره و عملکرد طبقات حاکم و نگرش و روش پادشاهان و دیوانیان که راه و رسم عالمان و فقیهان، مراسم و آداب و تشریفات جاری، چگونگی گذران مردم، مدرسه‌‌ها و خانقاه‌‌ها، شادی‌ها و ماتم‌‌ها و در یک کلمه اوضاع و احوال اجتماعی و ی و فرهنگی، این همه را از خلال سفرنامه‌ ی ابن بطوطه می‌توان دید.

دکتر محمدعلی موحد که پیشتر در ترجمه‌ی سفرنامه‌ی ابن بطوطه به فارسی همت گماشته بود، با تألیف کتاب پیش‌رو جذاب‌ترین و تکان‌ دهنده‌ترین بخش‌های کتاب سفرنامه را بازسازی و برجسته کرده است.

مؤلف مسائل مهمی از قبیل نقش فردی و اجتماعی ن، قدرت ی، دین و دولت، آموزش و فرهنگ و بسیاری موضوعات مهم دیگر را با تحقیق در سفرنامه‌ی ابن بطوطه و منابع دیگر آن روزگار به نحوی خواندنی حتی برای خوانندۀ غیرمتخصص و عام ترسیم کرده است.

کتاب با طرح پرسش‌هایی دربارۀ علل عقب ‌ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی، ذهن خواننده را برای تعمق و بحث و گفت‌ وگو در بارۀ مواجهه سنت و مدرنیته بر می‌انگیزد.


کتابفروشی سپهر یکی از چندین کتابفروشی شهر تبریز است.

هدف این وبلاگ معرفی و نقد کتاب‌های تازه منتشر شده و باز نشر مطالبی است که در کانال‌های واتس‌آپ و تلگرام کتابفروشی در اختیار دوستان قرار می‌گیرد.

این یادداشت بعداً تکمیل خواهد شد.


نیایش چرنوبیل

سوتلانا الکسیویچ

الهام کامرانی

نیایش چرنوبیل یکی از مشهورترین آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ (1948) است. در این کتاب که به سال 1997 منتشر شد، او قصه‌ی پر غصه‌ی مردمی را روایت می‌کند که در ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ با انفجار هولناک نیروگاه اتمی چرنوبیل زندگی‌شان برای همیشه تباه شد. انفجاری که ابعاد هولناکش را نمی‌توان در قالب کلمات بیان کرد.

این مستند‌نویس و برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات سال 2015 با صدها نفر از مردم عادی، روستاییان، آتش‌نشان‌ها، نیروهای پاکسازی، سربازان، دانشمندان و مورخان مصاحبه می‌کند. با مردمی که جای زخمِ جنگ و ظلم و ستم و فجایع هولناک هنوز بر تنشان باقی مانده است و اینگونه اثری خلق می‌شود تا تصاویر هولناک از زندگی حقیقی مردمی که تحت‌‌الشعاع این انفجار قرار گرفتند را به جهانیان ارائه دهد.

او در مورد آثارش می‌گوید: من جهان کتاب‌هایم را از هزار صدا و سرنوشت و تکه‌هایی از وجود و هستی چیده‌ام. من هر کتاب را در مدت چهار تا هفت سال و با مصاحبه با بیش از هفتصد نفر می‌نویسم. تاریخ من برای ده نسل کافی است.»

در بخشی از کتاب می‌خوانیم :

شما در جریان نیستید؟ هنوز وقت نکردند به‌تان هشدار بدهند؟ پس واضح است برای چه این ‌جایید؛ در اتاق من. و من موجود نفرت‌انگیزی هستم. برادر رومه‌نگارِ شما اینگونه تکریمم می‌کرد. همه فریاد می‌کشیدند: روی این زمین نمی‌شود زندگی کرد. اما من جواب می‌دادم می‌شود. باید زندگی کردن روی این زمین را آموخت. مردانگی داشت. بیاییم مناطق آلوده را ببندیم، یک‌سوم کشور را سیم‌ خاردار بکشیم، ولش کنیم و برویم. ما هنوز هم کلی زمین داریم. خیر! از یک طرف تمدن ما آنتی ‌بیولوژیک است، انسان ترسناک‌ترین دشمن طبیعت است. از طرف دیگر او خالق است. دنیا را تغییر می‌دهد. مثلاً برج ایفل یا فضاپیما. پیشرفت قربانی می‌خواهد. هر چه جلوتر بروی، قربانی‌ها بیش‌تر خواهند بود. نه کم‌تر از جنگ. این قضیه الآن درک‌پذیر شده است. هوای آلوده، خاک سمی، حفره‌های اوزونی. اقلیم زمین تغییر می‌کند و ما به وحشت خواهیم افتاد.


در پرتگاه حادثه

مصاحبه و تدوین : محمدحسین یزدانی‌راد

کتاب در پرتگاه حادثه» زندگی‌نامه‌ی دکتر اکبر اعتماد، بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران است.

کتاب ماحصل گفت و گویی با او است که از اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ آغاز و پس از سه سال به اتمام رسیده. این گفتگو از طرف سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و در قالب یک مصاحبه شفاهی صورت گرفته است. کتاب برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، فقط شامل خاطرات شخصی اکبر اعتماد نیست، بلکه بسیاری از حوادث و رویدادهای گوناگون تاریخ معاصر ایران را در بر می‌گیرد. مصاحبه با آقای اعتماد و تدوین کتاب توسط محمدحسین یزدانی‌راد» صورت گرفته و چاپ اول آن در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.

-----------------------------

کتابی است بسیار جذاب و خواندنی. روایتی دست اول از روند شکل‌گیری، سازمان‌دهی و تشکیل سازمان انرژی اتمی ایران توسط بنیان‌گذار آن. دریچه‌ای برای آشنایی و شناخت وجوهی از شخصیت شاه و اهداف بلندمدت او برای صنعتی ساختن ایران. شواهدی عینی از فساد حاکم بر مقامات متنفذ دولتی و نزدیکان و اطرافیان شاه.

هر چند مطالب کتاب بدون هیچ شک و شبهه‌ای سانسور و گزینش شده است، اما تردیدی ندارم که بدون آگاهی از اطلاعاتی از این دست که در کتاب ارائه شده، هر گونه تلاش برای تحلیل علل و عوامل بروز انقلاب ایران، به بی‌راهه خواهد رفت.

از متن کتاب :

صفحات ۴۵ و ۴۶ : در سال ۱۹۵۳ (وقتی در اروپا مشغول تحصیل بودم) ارز من قطع شد و گذرنامه‌ام هم تمدید نشد. از آن زمان زندگی سخت من شروع شد. گرسنگی بسیار کشیدم. با مشقت بسیار تحصیل می‌کردم. دستکم به مدت یک سال که در لوزان مشغول تحصیل بودم، در طول شبانه روز یک وعده غذا می‌خوردم.

ص ۱۳۸ : در جوامع دموکرات، مسائل تکنولوژی را نمی‌توان از مسائل اجتماعی و به ویژه از تحولات افکار عمومی این جوامع تفکیک کرد. تجربه نشان داده است که تأثیر افکار عمومی و فشار اجزاء و عوامل مختلف یک جامعه مدنی بر مواضع تصمیم‌گیری جامعه، نقش تعیین کننده در تحول یک تکنولوژی دارد.

ص ۱۵۴ : تعداد افرادی که در اواخر کار در خارج از کشور آموزش می‌دیدند، بیش از دو هزار نفر بود. همه این افراد از سازمان حقوق می‌گرفتند و موظف بودند برای سازمان کار کنند.

ص ۱۵۵ : تکنولوژی سوخت با تکنولوژی ساخت سلاح‌های اتمی ارتباط پیدا می‌کند.

ص ۳۴۸ : بنده ضمن سرسختی‌هایی که در ارتباط با کشورهای خارجی بروز می‌دادم، به این امر آگاهی داشتم که انجام برنامه‌ی انرژی اتمی ایران در ستیزه‌جویی با کشورهای دارنده تکنولوژی میسر نبود و صلاح این بود که در پی راه حل‌های بین‌المللی معقول باشیم که در چهارچوب آن‌ها منافع‌مان تا حد ممکن حفظ شود.

ص ۳۷۸ : دولت به عنوان یک نهاد اساسی در ایران، دست کم در پانزده سال آخر نظام که من شاهدش بودم، بسیار ضعیف شده بود. دلیل اصلی ضعف دولت، هم در زمان هویدا و هم در زمان آموزگار، عدم استقلال عمل نخست وزیر در برابر شاه بود.

ص ۴۲۵ : خیلی‌ها در آن زمان می‌گفتند که روی حرف شاه نمی‌شود حرفی زد، یا دست کم این‌طور فکر می‌کردند. به نظر من، این هم یکی دیگر از آن افسانه‌هایی است که آن‌ها ساخته بودند تا ضعف شخصیت خود را توجیه کنند.

ص ۴۲۹ : فلسفه زندگی من در سه جمله خلاصه می‌شود: بی‌نیازی، انسان‌دوستی و اعمال قدرت در مقابل قدرتمندان.


به مناسبت چهلمین روز درگذشت زنده یاد غلامحسین فرنود

 

غلامحسین فرنود

نویسنده : مهدی دادی‌زاده

فرنود، کیوان تبریز بود.

بعد از کودتای 28 مرداد 32 که به سرکردگی سرلشکر فضل‌الله زاهدی و حمایت ارتجاع داخلی و دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس صورت گرفت و منجر به سقوط دولت مصدق شد، سال‌های سخت و سیاهی بر فضای ی و اجتماعی کشور حاکم گشت. موج دستگیری‌ها و اعدام مخالفان رژیم از جمله افسران حزب توده بالا گرفت. حسین فاطمی و سران فدائیان اسلام به جوخه‌‌‌‌‌ اعدام سپرده شدند. شکنجه جسمی و روحی در بازداشتگاه‌ها گسترش یافت. فضای رعب و وحشت و یأس بر جامعه حاکم شد، امواج آزادیخواهی و استقلال‌طلبی که از چندین سال پیش به پا خاسته بود و پی در پی سر بر دیواره‌ی استبداد می‌کوبید، آرام و رام شد.

روشنفکران به کنج عزلت خزیدند. نوشته‌های نویسندگان و اشعار شاعران همه بوی یأس و ناامیدی به خود گرفت محمّد زُهری شعر به گلگشت جوانان، یاد ما را زنده دارید ای رفیقان» را سرود. شاملو از سال‌های بد و پست و به گدایی ‌افتادن غرور سخن می‌گفت و م.امید» چنان ناامید بود که می‌گفت:

در مزار آباد شهر بی تپش / وای جغدی هم نمی‌آید به گوش

دردمندان بی خروش و بی فغان / خشمناکان بی فغان و بی خروش

آه‌ها در سینه‌ها گم کرده راه / مرغکان سرشان به زیر بال‌ها

در سکوت جاودان مدفون شده‌ست / هر چه غوغا بود و قیل و قال‌ها

آب‌ها از آسیا افتاده است / دارها برچیده، خون‌ها شسته‌اند

جای رنج و خشم و عصیان بوته‌ها / خشکبن‌های پلیدی رسته‌اند

مشت‌های آسمان کوب قوی / وا شده‌ست و گونه گون رسوا شده‌ست

این شب است، آری، شبی بس هولناک / لیک پشت تپه هم روزی نبود

باز ما ماندیم و شهر بی تپش / و آنچه کفتار است و گرگ و روبهست

کاوه‌ای پیدا نخواهد شد، امید / کاشکی اسکندری پیدا شود.

در چنین فضای یأس‌آلود و سرد و سوزانی که راه تاریک و لغزان بود و درها بسته و سرها در گریبان. جمعی از معلّمان جوان با سری پر از شور و دلی پر از امید در تبریز و در حول محور صمد بهرنگی گرد هم آمدند، مشت بر دیوار دیکتاتور کوبیدند و پنجه در پنجره‌ی استبداد ساییدند و به جستجوی راهی برای رهایی از تنگنا و خفقان جامعه پرداختند. به این ترتیب تبریز تبدیل به کانون بذرهای جدیدی شد که به هر طریق می‌خواستند جوانه زنند و از زیر برف و یخ سر بیرون آورند و با مرغ ماهیخوار به مقابله برخیزند و خود را به دریا برسانند.

این معلّمان جوان که اغلب در روستاهای آذربایجان پراکنده بودند، روزهای تعطیل به شهر می‌آمدند و در کتابفروشی‌ها و دیگر محافل فرهنگی و یا در برنامه‌های کوهنوردی همدیگر را ملاقات می‌کردند و اخبار حوزه‌ی فعالیّت خود را با همدیگر در میان می‌گذاشتند، کتاب‌های جدید و مفید را به یکدیگر معرّفی می‌کردند و برنامه‌ی مطالعاتی تنظیم می‌نمودند.

یکی از این جوانان پاکباخته و پرشور غلامحسین فرنود» بود که در کنار صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، کاظم سعادتی، غلامحسین ساعدی، رحیم رئیس‌نیا و دیگر دوستانش که دل در گرو آزادی مردم خویش داشتند، به مبارزه برخاست. این جوانان که بعدها هسته‌ی اولیّه‌ی چریک‌های فدائی خلق از میان آنان سر برآورد، برای رسیدن به آرمان‌های خود از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و راه‌بردهای فرهنگی، ی و نظامی را مدّ نظر داشتند. این جوانان بعدها هرکدام به فراخور تحلیل‌هایی که از اوضاع جامعه و رژیم داشتند و همچنین روحیّات فردی خود، راهی را انتخاب کردند و منشاء اثرات مهمّی شدند.

چنین به‌ نظر می‌رسد که غلامحسین فرنود به عنوان یکی از موثّرترین اعضاء این گروه، به اعتلای فرهنگی بیشتر از مبارزه‌ی ی و نظامی اهمیّت می‌داد. این‌که او در سال 44 به همراه رحیم رئیس‌نیا با اصرار فراوان، مدیر مسئول رومه‌ی مهدآزادی (مرحوم پیمان) را راضی کردند تا صفحاتی از رومه را در اختیار آنان بگذارد، نشان می‌دهد که فرنود تا چه حد به کار فرهنگی و تأثیر هنر راستین بر افکار عمومی اهمیّت قائل بوده است. ردّ پای اندیشه‌ی فرنود را می‌توان در اوّلین شماره‌ی آدینه‌ی مهد آزادی به وضوح مشاهده کرد.

به همّت دوستانی که نمونه‌ی آثارشان را می‌بینید هفته نامه‌ی مهد آزادی در دستان شماست که هفته‌ای یک‌بار برای همه‌ی آنان که دلباخته‌ی هنر راستین هستند، منتشر می‌شود. برای همه‌ی کسانی‌که رنگین نامه‌های چشم فریبنده آزارشان می‌دهد»

ارجحیّت کار فرهنگی و هنری را در ذهن فرنود می‌توان در تصمیم او در سال پنجاه، هنگامی که با بنیانگذاران سازمان به محاکمه می‌رفت نیز مشاهده کرد. او بدون آن‌که ذرّه‌ای در زیر بازجوئی‌ها و شکنجه‌ها از خود ضعفی نشان دهد، تصمیم به دفاع حقوقی در دادگاه می‌گیرد. در آن روزها که اکثر دوستانش تصمیم به دفاع ایدئولوژیک گرفته بودند و به استقبال مرگ می‌شتافتند و بر این باور بودند که خونشان مانند سوختی، کشتی بزرگ انقلاب را به حرکت در خواهد آورد، فرنود به کشتیبان این کشتی بزرگ فکر می‌کرد که مبادا کشتیبان آتی بی حضور و مشارکت کشتی‌نشینان آگاه، کشتی را به ورطه‌ی هلاکت اندازد. لذا او تصمیم گرفت که دفاع حقوقی بکند و سختی‌های مبارزه‌ی فرهنگی مستمر را در طول سالیان داراز به جان بخرد و تجربیّات دوران مبارزه را به جوانانی که از پی می‌رسند انتقال دهد. پیش‌آمدهای بعدی نشان داد کسانی‌که معتقد به کار فرهنگی بودند بسی بهتر و کارسازتر از دیگرانی که قهرمانانه به استقبال مرگ شتافتند، می‌اندیشیدند.

فرنود پس از آزادی از زندان به تلاش‌های خود برای اعتلای فرهنگ جامعه شدّت بخشید و شروع به نوشتن مقالات اجتماعی، ی و ادبی در رومه‌ها و مجلات مختلف کرد. نثر شیوا و قلم روان او هر خواننده‌ای را مجذوب خود می‌کرد. سال‌ها در رادیو تبریز مقالات ادبی و اجتماعی می‌نوشت و همچنین با تألیف و ترجمه‌ی کتاب‌های متعدّد و ایجاد کتابفروشی و نشر احیا در ترویج اندیشه‌های خود و اعتلای فرهنگ جامعه کوشید.

به جرأت می‌توان گفت آن نقشی را که مرتضی کیوان در تهران داشت، همان نقش را غلامحسین فرنود در تبریز ایفا ‌کرد. اگر کیوان در طول زندگی مبارزاتی خود با آن همه شهامتی که در عرصه‌ی مبارزه و در لحظه‌ی شهادت از خود نشان داد، امّا از میان ت و فرهنگ، ذهنش بیشتر به کار فرهنگی مشغول بود و پرداختن به آن، خاطر او را بیشتر می‌کرد. برای فرنود نیز کار فرهنگی و پرداختن به هنر متعهد در درجه‌ی اول اهمیّت بود.

همانگونه که اکثر نویسندگان نامی همچون: محجوب، اسلامی ندوشن، ناصر نظمی و شاعران پر آوازه‌ای همانند: شاملو، سایه و سیاوش کسرایی تحت تأثیر اندیشه و شخصیّت مرتضی کیوان بودند، در تبریز هم فرنود ردّ پای اندیشه‌ی خود را در عرصه‌ی داستان نویسی، رومه نگاری، تئاتر و نمایش بر جای گذاشت. زمانی که گروه نمایش تبریز آوازه‌ای یافت و در میان گروه‌های نمایشی کشور در صدر نشست، به مدد هنرمندانی بود که اغلب تحت تأثیر اندیشه و شخصیّت فرنود بودند و از او رهنمود می‌گرفتند.

فرنود همچون کیوان، شمّی قوی در کشف استعدادها داشت. کسی را که کشف می‌کرد به نیروی تشویق متوسّل می‌شد ولی نه تا آن‌جا که استعداد به بیراهه رود. ‌آن جا که لازم بود، عیب‌جویی هم به میان می‌آمد. بدین ترتیب او نقش عظیمی در به ثمر رسیدن نویسندگان و هنرمندان مستقل بعد از خود ایفا کرد. بیشتر دوستانی که امروز قلم به دست گرفته‌اند و یا در عرصه‌های هنری حرفی برای گفتن دارند، مستقیم یا غیر مستقیم از او تأثیر پذیرفته‌اند. فرنود خلوت را بر جلوت ترجیح می‌داد و در پشت صحنه ‌بودن را بیشتر از در صحنه ‌بودن دوست داشت. اهل مرید بازی و مرید پروری نبود و مطرح شدن اندیشه را مهمتر از مطرح شدن شخص می‌دانست. بیش از شصت سال مبارزه، مقاومت و تلاش، شخصیت او را مانند فولاد آبدیده کرده بود و از او انسانی صبور و افتاده ساخته بود.

فرنود متعلّق به نسلی مصمّم و سخت‌کوش بود که آرمان‌های بزرگی در سر داشتند و چون کوه استوار و پا برجا بودند. امّا قوانین طبیعت نیز خدشه ناپذیر است و گذر عمر ناگزیر. از هم نسلان او آنان که از شکنجه‌گاه‌ها و اعدام‌ها جان سالم به در برده‌اند، اکنون قدم به هشتمین دهه از عمر خود گذاشته‌اند. مقدّمه و فصل‌های مهمّی از کتاب زندگیشان نوشته شده و به قسمت نتیجه گیری رسیده ‌است.

این کتاب را نسل‌های بعدی به نقد و بررسی خواهند نشست و خواه ناخواه سوالات متعددی در ذهنشان ایجاد خواهد شد. چه خوب است که بازماندگان این نسل قسمت‌های پایانی کتاب زندگی خودشان را خود بنگارند و شیوه‌ای را که برای زندگی و مبارزه انتخاب کرده ‌بودند، خود نقد و تحلیل نمایند و آن چه را که پیش بینی می‌کردند با نتیجه‌ای که حاصل شده ‌است، در کنار هم بگذارند. اشتباه‌های محاسباتی و موانع راه را بنویسند و چراغ راه آیندگان را پرنورتر کنند. به این امید که خاطرات و نوشته‌های پراکنده‌ی زنده‌یاد غلامحسین فرنود نیز چاپ شود و در دسترس عموم قرار گیرد و چراغ راه آیندگان را پر نورتر کند.

تبریز - هفتم اردیبهشت ماه 1399


تکه هایی از یک کل منسجم

پونه مقیمی

شاید زندگی پیدا کردن بخش‌هایی از خودمان در تکه‌تکه‌هایی از یک کُلِ منسجم است. پیدا کردنی که به‌ اندازه‌ی یک عمر طول می‌کشد. و تکه‌هایی که همه‌ جا حضور دارند و فقط کافی است ما در مسیرشان قرار بگیریم. آن وقت اگر هشیار باشیم، شاید بخش‌هایی از خودمان را ببینیم. بخش‌هایی از خودمان را در رابطه‌ها و در آدم‌هایی که تجربه می‌کنیم، در موقعیت‌هایی که قرار می‌گیریم، در فیلم‌هایی که می‌بینیم، در تاریخی که مرور می‌کنیم و حتی در کوچه‌ای که هیچ عابری ندارد و باد درخت‌هایش را بدون حضورِ تماشاچیان نوازش می‌کند.

شاید زندگی همین است. ما زندگی را نه به‌ صورت یک کل که به ‌صورت جزئیاتی روزمره می‌بینیم. در واقع ما در لحظه»ای از یک زمانِ اکنون همیشگی هستیم و شاید آن لحظه تمام همان چیزی است که هدف» نام دارد، هدفی به نام زندگی کردن، برخورد کردن با تکه‌ای از زندگی و سپس پیدا کردن تکه‌ای ناهشیار از درونِ خودمان. شاید زندگی تلاشی برای منسجم‌ شدن و پیدا کردن بخش‌های بیشتری از خودمان است و در این تلاش مدام با اتفاقات زندگی مواجه می‌شویم.

این کتاب در برگیرنده مفاهیم اصلی صمیمیت در روابط است. اینکه چطور در مسیر اتفاقات زندگی‌مان می‌توانیم معناهای جدیدی را در مورد خودمان و درونمان به دست بیاوریم و چطور با تجربه‌ی اتفاقات و تلخی‌ها می‌توانیم با درونمان تنها شویم و با همین تنهایی مجبور شویم نگاهی به رابطه‌ی خودمان با درونمان بیاندازیم.

این کتاب در نه فصل نوشته شده و به زبانی ساده با متن‌هایی جداگانه و تقریباً مستقل از یکدیگر به بررسی چالش‌های صمیمیت می‌پردازد. صمیمیت با درون خود و صمیمیت با سایر انسان‌ها.


راز فال ورق

نویسنده : یوستین گوردر

مترجم : عباس مخبر

نظر جالب یوستین گوردر» دربارۀ بچه‌ها به نقل از متن رمان:

پدر گفت : می‌دانی چرا اغلب مردم در اطراف و اکناف جهان پرسه می‌زنند بدون آنکه از بابت چیزهایی که می‌بینند شگفت زده شوند؟

سرم را به علامت نفی تکان دادم.

گفت : چون جهان به یک عادت تبدیل شده است. هیچ کس جهان را باور نمی‌کرد، اگر سالها به آن عادت نکرده بود. این را می‌توان در کودکان دید. آنها چنان تحت تأثیر همه‌ی چیزهایی که در اطراف خود می‌بینند، قرار می‌گیرند که نمی‌توانند چشمان خود را باور کنند. به این دلیل است که به اینجا و آنجا اشاره می‌کنند و درباره‌ی هر چیزی که می‌بینند، سئوال می‌کنند. این قضیه در مورد ما بزرگترها صادق نیست. ما همه چیز را آنقدر دیده‌ایم که واقعیت را امری بدیهی می‌دانیم.


راه باریک آزادی

نویسندگان : دارون عجم‌اوغلو جیمز ای. رابینسون

مترجمان : سیدعلیرضا بهشتی شیرازی جعفر خیرخواهان

کتاب جدیدی از نویسندگان کتاب چرا ملّت‌ها شکست می‌خورند».

آزادی مبتنی بر توازن متزل میان حکومت و جامعه، میان فرادستان اقتصادی، ی و اجتماعی و شهروندان عادی، میان نهادها و هنجارهاست. همان‌طور که غالباً در تاریخ روی می‌دهد همین که یک سمت توازن بیش از اندازه نیرومند شود، آزادی از بین می‌رود. آزادی نیاز به هوشمندی جامعه دارد. اما نیازمند است که نهادهای حکومتی پیوسته خود را به روز کنند تا به چالش‌هایی بپردازند که می‌توانند زمینه آزادی را از بین ببرند. این کتاب سعی دارد با نگاهی جامع و کاربردی به این مسائل بپردازد.

موضوع این کتاب دربارۀ آزادی است و اینکه جوامع انسانی چگونه و چرا به آن رسیده یا در دستیابی به آن شکست خورده‌اند. کتاب همچنین به بررسی پیامدهای این مبارزه، خصوصاً در زمینۀ بهروزی و رفاه می‌پردازد.

ما در تعریف آزادی از توصیف جان لاک، فیلسوف انگلیسی پیروی می‌کنیم. او معتقد بود افراد هنگامی آزادند که اختیار کامل نظم بخشیدن به کنش‌های‌شان را داشته باشند و جان و مال‌شان را هرگونه که مناسب می‌دانند. بدون کسب اجازه یا وابستگی به ارادۀ هر شخص دیگری، در خدمت بگیرند. آزادی به این معنا یک آرزوی اساسی برای تمامی انسان‌ها شمرده می‌شود. جان لاک تأکید می‌کرد هیچ کس نباید به حیات، سلامت، آزادی یا اموال دیگری آسیب بزند. با این‌حال روشن است که در طول تاریخ آزادی گوهری کمیاب بوده و امروزه نیز موهبتی نادر است.

هر ساله میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از خانه و کاشانۀ خود می‌گریزند و در فرآیند فرار جان‌شان را به خطر می‌اندازند، نه برای دستیابی به درآمد بالاتر یا راحتی مادی بیشتر، بلکه در تلاش برای حمایت از خود و خانواده‌های‌شان در برابر خشونت و ترس.

فیلسوفان تعاریف بسیاری از آزادی ارائه کرده‌اند. اما همان‌گونه که جان لاک تشخیص می‌داد، آزادی در بنیادی‌ترین سطح باید با به سر بردن در وضعیت عاری از خشونت، ارعاب و سایر اقدامات تحقیرآمیز آغاز شود. افراد باید بتوانند امور زندگی‌ خود را آزادانه انتخاب کنند و بدون تهدید شدن به کیفرهای نامعقول یا واکنش‌های اجتماعی بسیار ظالمانه، ابزارهایی برای به اجرا گذاشتن آن انتخاب‌ها داشته باشند.


از سرد و گرم روزگار

احمد زیدآبادی

این اتوبیوگرافی، شرح زندگی احمد زیدآبادی از کودکی تا هجده سالگی او است. دوران کودکی و نوجوانی او در فقر و تنگدستی و فلاکتی بی‌مانند سپری شده است. شرح حوادث زندگی او تا مقطع انقلاب که حدود دو سوم حجم کتاب را شامل می‌شود، بسیار جذاب و خواندنی است اما فصل‌های پایانی کتاب، کسل کننده و ملالت‌آور است.

از متن کتاب :

ص ۲۵۰ - از طریق بحث با شیخ مرتضی آموختم که نوع عقیده و باورهای متافیزیکی افراد هرگز نباید مایۀ جدال و درگیری بین انسان‌ها شود. تجربه‌ای که در دوره‌ای از ایده‌پرستی‌های بی‌سرانجام، بسیار گرانبها بود.

ص ۲۷۳ (یکی دو سال بعد از انقلاب) وضعیت بغرنج دسته‌بندی‌های ی و مذهبی در اصفهان، در هیچ شهر دیگری در ایران مشابهی نداشت. این دسته‌بندی بیش از همه جا در مسجد سیّد خود را به نمایش می‌گذاشت. در آن مسجد، سه نماز جماعت جداگانه به طور همزمان و در فاصله چند متری از یکدیگر برگزار می‌شد و مأمومین هر امام جماعت با چنان ریشخند و بعضاً کینه‌ای به مأمومین دو امام جماعت دیگر می‌نگریستند که نیات آنها بر هر غریبه‌ای آشکار می‌شد.


طاعون

آلبرکامو

ترجمۀ رضا سیدحسینی

طاعون در شهری از الجزایر به نام اوران رخ می‌دهد و از زبان یک راوی بیان می‌شود. اوران که در ابتدای کتاب به عنوان شهری معمولی توصیف شده، زیبایی گذشته خود را از دست داده است. در شهر اتفاقی رخ می‌دهد، کم کم تعداد موش‌های شهر و مرگ و میر آن‌ها افزایش می‌یابد. پس از مدتی چند نفر از انسان‌ها نیز در اثر ابتلا به یک بیماری می‌میرند. دکتر ریو (شخصیت اصلی داستان) آن ‌را بیماری واگیردار معرفی می‌کند و اندکی بعد دکتر کاستل آن‌ را طاعون تشخیص می‌دهد.

پس از مدتی طاعون کل شهر را در بر می‌گیرد و متعاقب آن وضعیت قرنطینه در شهر اعلام می‌شود. قرنطینه بسیاری از مردم را از عزیزانشان دور می‌کند. همسر دکتر ریو برای درمان به شهر دیگری می‌رود و بین آن‌ها فاصله و جدایی می‌افتد. در مواجهه با طاعون هرکس به شیوه‌ی خودش عمل می‌کند. پدر پانلو کشیش شهر آن ‌را عذاب الهی و تحمل درد طاعون را راه حل می‌داند.


سالهای سپری شده

محمدعلی فرزانه

کتاب سالهای سپری شده» شرح خاطرات با ارزش استاد محمدعلی فرزانه از دوران کودکی و مبارزاتش در سال‌های پر آشوب دهه بیست و سی شمسی در شهرهای تبریز و تهران است. عکس‌ها و مطالب دیگری نیز به صورت پیوست به کتاب اضافه شده است.

مرحوم استاد محمدعلی فرزانه، ادیب، پژوهشگر، محقق و فولکلور شناس آذربایجانی در سال ۱۳۰۲ شمسی در تبریز به دنیا آمد. شصت سال از عمر پر بارش را صرف تحقیق، ترجمه و تألیف کرده و حدود چهل جلد کتاب و دهها مقاله در باره فرهنگ، تاریخ و زبان ترکی آذربایجانی به رشته تحریر در آورد. دو جلد کتاب مبانی دستور زبان آذربایجانی» او الهام بخش و روشنگر راه دیگر نویسندگان زبان ترکی آذربایجانی بوده و به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع دستور زبان ترکی آذربایجانی به شمار می‌رود. این اثر توسط پروفسور دورفر به آلمانی ترجمه شده است.

کاوش‌های همه جانبه ‌او در دستور زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی، بایاتیلار، ده ده قورقود، ملانصرالدین و انتشار صدها مقاله در مجلات ترکی و فارسی در امر دفاع از موجودیت فرهنگ و اعتلای زبان ترکی و آموزش آن، از استاد فرزانه چهره‌ای جاودان در ادبیات ما باقی گذاشته است.

استاد فرزانه یکی از نویسندگان و مورخان کتاب بی بدیل گذشته چراغ راه آینده است» می‌باشد که به همراه مرحومان دکتر مبین و دکتر دهقان اقدام به نگارش این اثر نفیس تاریخی کرده‌اند. از دیگر کارهای ارزشمند او می‌توان به ترجمه آثار محمدسعید اردوبادی، عزیز نسین، ناظم حکمت، جلیل محمدقلی‌زاده و رسول رضا اشاره کرد.

-----------------------------

مرحوم محمدعلی فرزانه ضمن نقل خاطرات خود، گوشه‌ای از تاریخ معاصر شهر تبریز و وضعیت و شرایط اجتماعی، اقتصادی، ی و فرهنگی آذربایجان در دوران حکومت سلسله پهلوی را بیان نموده و مطالب جالب و خواندنی در مورد اشغال ایران توسط متفقین، تشکیل حزب توده و فعالیت‌های آن، پاره‌ای از حوادث منجر به ظهور و سقوط حکومت یک ساله‌ی فرقۀ دمکرات آذربایجان و همچنین کودتای بیست و هشت مرداد سال سی و دو را که خود شاهد وقوع آنها بوده است، بازگو می‌کند.

او در شهریورماه سال ۱۳۸۰ و در بستر بیماری در یکی از بیمارستان‌های کشور سوئد، شروع به تحریر خاطرات خود نموده ولی موفق به تکمیل و به پایان رساندن آن نشده است. این نوشته، شرح یادواره‌های ایشان از دوران کودکی تا دهۀ چهل شمسی است که نخستین بار در سال ۱۳۸۹ توسط خانم صدیقه عدالتی در آلمان در تیراژی محدود چاپ و منتشر شده است. چاپ حاضر که نخستین چاپ کتاب در داخل کشور است، در سال ۱۳۹۶ با اعمال اصلاحات، تغییرات و اضافاتی اندک و از روی دست‌نوشته‌های مؤلف تهیه و تدوین شده است.

از متن کتاب :

ص ۱۴۹ : کتمان حسابگرانه و موذیانۀ افراد پنجاه و سه نفر در مورد افترا و اهانت‌هایی که در مدت بازداشت توانفرسا به دکتر ارانی» رفته بود و بزدلی آنها در افشای ماهیت کامبخش» و تسلیم شدن مطلق آنها به ادعاهای دولت اتحاد جماهیر شوروی، دو لکۀ ننگی بود که از دیدگاه من بر پیشانی حزب توده نشست.

صفحات ۱۶۴ و ۱۶۵ : موج خیزش مردم آذربایجان به خصوص بعد از سال ۱۳۲۳ آن چنان فزاینده بود که استراتژی و تاکتیک حزب توده قادر به مهار کردن آن نبود. به عنوان مثال در گزارش‌هایی که بعد از سقوط فرقه از طرف رکن دو ستاد ارتش انتشار یافت، در مدت یک سال قبل از تشکیل فرقه، پنجاه و چند شورش و قیام دهقانی و روستایی در آذربایجان رخ داده بود که حزب توده در آنها هیچ گونه نقش فعالی نداشت.


معمای هویدا

عباس میلانی

کتابی است مستند، جذاب و خواندنی. بدون اغراق، هر پاراگراف آن متکی به سندی مکتوب و یا گفتگویی شفاهی است. آقای عباس میلانی ضمن توصیف خصوصیات بارز هویدا، در صفحه ۲۷۶ می‌نویسد: دو جنبه‌ی مهم از سلوک هویدا در دوران صدارتش تغییر نکرد. یکی درستکاری مالی‌اش بود و دیگری تواضعی که همزاد آن پرهیز از زرق و برق قدرت بود. در واقع گرچه او قدرت را سخت دوست می‌داشت، اما نوعی فروتنی جبلی هم در او بود که او را از اغلب نخست وزیران سابق مملکت متمایز می‌کرد.

میلانی در این کتاب، خلاصه‌ای از تاریخ معاصر ایران و علل وقوع انقلاب اسلامی را بازگو کرده و مطالبی را از متن گزارشات و تحلیل‌های وزارت امور خارجه آمریکا و سفارت آن در تهران استخراج و ارائه می‌کند که نشاندهنده دخالت‌های غیر قابل باور دولت آمریکا در امور داخلی ایران است.

در توضیح علل وقوع انقلاب، آقای میلانی به این موضوع اشاره کرده است که یکی از علل وقوع انقلاب، تلاش شتابزده‌ی شاه برای نوسازی جامعه بود. ناتوانی روبنای اقتصادی ایران در جذب کالا و سرمایه به آتش انقلاب دامن زد. شاه تصمیمات مربوط به چگونگی این تحولات را به شیوه‌ای یکسره استبدادی اتخاذ کرد (ص ۳۵۹). در واقع شاه شخصیتی مستبد، خودخواه و از خودراضی پیدا کرده بود و مسایل مربوط به ت خارجی، ارتش، ساواک و ت نفتی ایران را در انحصار کامل خود داشت. او کوچکترین استقلال عملی را از طرف مقامات مملکتی تحمل نمی‌کرد. اسداله علم می‌نویسد: چندی پیش که من کاخ کیش را به نام شخص شاه ثبت کردم، شاه سند را پیش من پرتاب کرد. فرمودند مگر می‌خواهی فقط یک وجب خاک ایران مال من باشد؟ تمام ایران مال من است. (ص ۳۷۰) در واقع شاه، مملکت ایران را ملک طلق خود می‌دانست.

در مورد استقلال رأی شاه، عباس میلانی در صفحه ۳۰۵ می‌نویسد: افزایش ناگهانی درآمد نفت، پشتوانه‌ی مالی جسارت ی و استقلال روزافزون شاه را فراهم می‌آورد. در صفحه ۳۵۶ نیز اشاره می‌کند که: به گمان من شواهد انکارناپذیری نشان می‌دهند که شاه از اوایل دهه چهل، ت خارجی و نفتی نسبتاً مستقلی را در پیش گرفته بود و اغلب در بسیاری از زمینه‌های مهم، با معتمدان و حامیان غربی خود در حال تعارض و تنازع بود. او در مفهوم دقیق کلمه، شخصیتی اقتدارگرا بود.


آخرین دختر

نادیا مراد

سمیرا چوپانی

نادیا مراد در روستای کوچک کوچو» که متشکل از کشاورزان و چوپانان در شمال عراق بود، متولد و بزرگ شد. خانواده او از اعضای جامعه ایزدی و زندگی آرامی داشتند. نادیا آرزو داشت معلم تاریخ شود یا سالن زیبایی خودش را باز کند.

در 15 اوت سال 2014 زمانی که نادیا فقط بیست ‌و‌ یک سال داشت، زندگی آرام او به ‌پایان رسید. شبه ‌نظامیانِ خلافت اسلامی مردم روستای او را قتل‌عام کردند. مردانی را که اسلام را نمی‌پذیرفتند و ن مسن را که نمی‌توانستند از آنها به ‌عنوان برده جنسی استفاده کنند، تیرباران کردند. شش تن از برادران نادیا و کمی بعد، مادرش را کشتند و جسدهای آنها را در گورهای دسته ‌جمعی انداختند. نادیا به موصل برده شد و همراه با هزاران دختر ایزدی دیگر در بازار برده ‌فروشی داعش فروخته شد.

چندین شبه ‌نظامی داعش نادیا را به اسارت گرفتند. او بارها مورد ‌ و ضرب ‌و ‌شتم قرار گرفت. در نهایت موفق شد از ‌طریق خیابان‌های موصل فرار کند و در خانه یک خانواده مسلمان اهل سنت پناه بگیرد. بزرگ‌ترین پسر آن خانواده زندگی خود را به ‌خطر انداخت تا او را قاچاقی به مکانی امن برساند.

سرگذشت نادیا شاهدی بر وحشی‌گری خلافت اسلامی و خود او نجات‌ یافته‌ای از یک نسل‌کشی بی‌رحمانه است.


اسم شب سیاهکل

انوش صالحی

سرگذشت جنبش چریک‌های فدایی خلق از آغاز تا اسفند ۱۳۴۹

انوش صالحی پس از انتشار کتاب مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی»، به سراغ سرگذشت جنبش چریکی ایران رفته و در غیبت یک تاریخ منصفانه از این جنبش، کوشیده است تا به سهم خود، به جامعه فارسی‌زبان، روشنفکران و آیندگان، تصویری دقیق و مستند از چرایی و چگونگی تشکیل این جنبش و پستی و بلندی‌های آن بدهد.

جلد اول این کتاب تحت عنوان اسم شب، سیاهکل» برای بار نخست در آستانه‌ی سالگرد واقعه سیاهکل توسط نشر باران در سوئد منتشر شده و اینک توسط مؤسسه انتشارات نگاه در داخل ایران چاپ و پخش شده است.

فصل‌های اولیه کتاب به تشریح اوضاع اجتماعی سال‌های بعد از کودتا، فعالیت‌های جبهه‌ی ملی دوم و ماجراهای خردادماه سال ۴۲ اختصاص یافته و در فصل‌های بعدی، زمینه‌های شکل‌گیری جنبش مسلحانه در ایران توضیح داده شده است. فصل پایانی آن که بخش درخشان کتاب را تشکیل می‌دهد، به بررسی اوج مبارزه‌ی دستگاه امنیتی شاه با چریک‌های آینده می‌پردازد.

خواندن این کتاب تصویر روشن و جامعی از شرایط شکل‌گیری جنبش مسلحانه در ایران به دست می‌دهد. بنا بر این حتی برای کسانی که با تاریخچه‌ی جنبش فدایی و تاریخ چپ در ایران آشنا هستند، بسیار روشنگر خواهد بود. صالحی نشان می‌دهد که شکل‌گیری این جنبش حاصل تصمیم چند نفر نبوده است و به سان یک موج، کسانی که دل در گرو مبارزه علیه استبداد و دیکتاتوری داشته‌اند و گروه گروه به جنبش چپ و مارکسیسم گرایش پیدا می‌کردند را در بر گرفته است.

صالحی زمینه‌های این گرایش را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد؛ در شرایطی که گروه‌های ی یک به یک طعمه‌ی ساواک می‌شدند و پیرو متلاشی شدن این گروه‌ها، یأس و نا امیدی در صفوف فعالان ی اوج می‌گرفت، چطور ایده‌ی مبارزه‌ی مسلحانه با توجه به زمینه‌های بین‌الملی آن، به عنوان راه حلی برای حضور در عرصه‌ی ت و به مثابه پاسخی به شرایط خفقان و دیکتاتوری در بین این فعالان مطرح شده است.

از متن کتاب :

ص ۳۴ - آیت‌الله بروجردی طی دیداری که در سال ۱۳۳۸ با منوچهر اقبال در قم داشت، بحث و گفتگو درباره حقوق و آزادی ن را محکوم کرده بود.

ص ۶۵ کشمکش بین شاه و علی امینی در حالی به سود شاه به پایان رسید که در دوره زمامداری امینی، جبهه ملی دوم نتوانست از یک ت روشن مدون در ارتباط با برنامه‌های اصلاحی امینی پیروی کند.

ص ۸۶ ت مداراجویانه‌ی آیت‌الله خمینی با چرخشی اساسی به رو در رویی با حاکمیت کشیده شد. حرکتی که سرمنشاء ابتدایی آن مخالفت با تصویب‌نامه جدید انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اعطای حق رأی به ن بود.

ص ۹۸ بقای جبهه ملی دوم با شخصیت‌های شاخص ی و اجتماعی گرد آمده در آن می‌توانست فعالیت‌های علنی و قانونی را هر چند با مخاطراتی تداوم دهد و از دو قطبی شدن جامعه و بسته شدن یک باره فضای ی جلوگیری کند.

ص ۱۲۸ اعضای اولیه گروه (جزنی) با در نظر گرفتن تجارب انقلاب کوبا، مشی مسلحانه و تدارک مسلحانه انقلاب توده‌ای را به عنوان استراتژی عمومی گروه پذیرفته بودند. تز گروه جزنی ظریفی» در سال ۴۶ تدوین شد. چند سال بعد بیژن جزنی کتاب آنچه یک انقلابی باید بداند» را در سال ۴۹ در زندان قم نوشت. در این کتاب او زمینه‌های بالفعل انقلاب دهقانی و جنگ‌های چریکی دهقانی را رد می‌کند. معتقد است که کارگران و قشر زحمتکش و محروم شهرها از وضعیت مساعدتری برای گرویدن به انقلاب برخوردارند و روشنفکران جوان که قشر متحرکی از خرده‌بورژوازی شهر به شمار می‌روند، بالفعل‌ترین نیروی جنبش‌اند. او می‌نویسد مهم‌ترین نقص ی این نیرو نداشتن سازمان‌های رهبری و طرز تفکر روش انقلابی است.

ص ۲۷۰ مهم‌ترین اثر امیر پرویز پویان به نام ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» در اوایل سال ۴۹ با نام جزوه بهار» به طور محدودی منتشر شد. در این اثر پویان مبارزه مسلحانه را در مراحل نخست نه برای تحقق آنی انقلاب بلکه برای ایجاد جسارت در مردم و نقطه برون رفت از شرایط بسته جامعه در سال‌های پایانی دهه چهل ضروری می‌دانست. چنین برداشتی از مبارزه مسلحانه در اثر مسعود احمدزاده به نام مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک» که به نام جزوه پاییز» منتشر شد، نیز بازتاب یافت.

درباره‌ی نویسنده :

انوش صالحی داستان نویس و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، سال ۱۳۴۴ در گیلان متولد شده است. دو کتاب دیگر از او با عنوان‌های راوی بهاران» (سرگذشت کرامت دانشیان) و مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی» در حوزه تاریخ چپ ایران منتشر شده است. انوش صالحی با چند نشریه در ایران همکاری دارد.


در جستجوی صبح

خاطرات عبدالرحیم جعفری

خاطرات مرحوم عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار انتشارات امیرکبیر در دو مجلد بسیار نفیس در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است. فونت انتخابی متن و کیفیت کاغذ و چاپ فوق‌العاده عالی است. این نسخه از کتاب به احترام یاد و خاطره آقای جعفری، با قیمت تمام شده و بدون در نظر گرفتن نفع مادی توسط انتشارات روزبهان چاپ و منتشر شده است.

این خاطرات، روایت دست اول تاریخ چاپ و نشر کتاب در ایران و همچنین مروری بر حوادث ی اجتماعی دوران معاصر ماست. کتاب در واقع دائرة‌المعارف مؤلفان، مترجمان، ناشران، چاپخانه‌داران و سایر دست اندرکاران صنعت چاپ و نشر در ایران است. خاطرات قسمت دومی هم دارد که هنوز چاپ و منتشر نشده است.

از متن کتاب :

ص ۱۱۹ - زنده یاد سیدحسن میرخانی . کتاب‌های خمسه نظامی و مثنوی مولوی را به خط نستعلیق نوشت و اولین بار به سرمایه‌ی خود چاپ و منتشر کرد. هر روز صبح هنگام آغاز کار نوشتن، اول وضو می‌گرفت و بعد پشت میز می‌نشست و مشغول نوشتن می‌شد.


اندیشه عیسی

همفری کارپنتر

حسن کامشاد

در میان کسانی که خود را فرستاده‌ی خدا معرفی کرده‌اند، عیسی مسیح بسیار مهربان و دوست داشتنی است. او کتابی ننوشت، اما نفوذ و تأثیر تعالیم‌اش در زندگی انسان‌ها بسیار زیاد است. این کتاب از دیدگاه پژوهش‌گر و مورخی بدون پیش‌داوری نگاشته شده است. خواننده نیازی به دانش قبلی از عیسی یا کتاب انجیل ندارد.

موضوع قابل ذکر این است که: روش آشفته و اغلب ضد و نقیض تعلیمات عیسی باعث می‌شود شناخت عناصر واقعی تعالیماش سخت و ناممکن گردد. به همین دلیل است که کلیسای اولیه، تعلیمات عیسی را مهم‌ترین وجه آئین او نمی‌دانست و چه بسا اصلاً آنها را مهم هم نمی‌شمرد. مهم‌‌ترین وجه عیسی از نظر کلیسا این بود که او پسر خدا بود و بر صلیب مرد و دوباره رستاخیز کرد. این تمام ایمان آن‌ها بود و بر اساس همین ایمان، شاکله اصول دیگر اعتقادی و رفتاری خود را پایهریزی کرده و سامان می‌دادند، نه بر اساس تعالیم عیسی.


برگ ریزان

برگریزان

ویل دورانت

ترجمه اول : پویان رجایی

ترجمه دوم : مریم حیدری

کتاب برگ‌ریزان‌، اثری متفاوت از فیلسوف، تاریخ‌نگار و نویسنده آمریکایی ویل دورانت» است. نگارش آن بیش از یک دهه به طول انجامید و سی سال بعد از مرگ نویسنده کشف شد. اثر گمشده دورانت به گفته خودش شخصی‌ترین نظرات و دیدگاه‌های او درباره موضوعات مختلف ی، اجتماعی و مذهبی است. به احتمال زیاد دورانت تا زمان مرگش به نوشتن برگ‌ریزان ادامه داده است، تا بتواند به دور از مبهم‌نویسی، تفکرات و توصیه‌هایش را در قالبی که قابل فهم برای افراد عادی باشد، بیان کند.

برگ‌ریزان فقط یک کتاب فلسفی نیست؛ بی اغراق می‌توان به منحصر به فرد بودن این کتاب اعتراف کرد. شاهکاری ادبی- هنری که خواننده را ترغیب می‌کند تا در اعماق واژه‌ها و مفاهیم غرق شود و چالشی‌ترین مفاهیم بشری را از زبان اندیشمندی بشناسد که در تمامی عمرش جهان و متعلقاتش را در بوته نقد گذاشت و آثاری خلق کرد که از ماندگارترین نوشته‌های تاریخ فلسفه‌اند.


روزی که بچه ها ناپدید شدند

عبدالمجید نجفی

اواسط بهمن‌ماه سال گذشته، چند روزی که با اتوبوس رفت و آمد می‌کردم، مجموعه داستان روزی که بچه‌ها ناپدید شدند» را خواندم. اولین داستان که نام کتاب از آن اقتباس شده، چنان مشغولم کرد که مجبور شدم دو ایستگاه پیاده برگردم.

قلم شیوا، تخیل قوی همراه با تجربه‌های دوران کودکی که در خاطره نویسنده نقش بسته، فضاهای جالب و جذابی را ایجاد کرده‌اند. سیامک و وحید از مدرسه بیرون می‌زنند، دوربین پدر بزرگ را کش می‌روند و به هوای عکاسی به برکه‌ای اسرارآمیز که در کنار شهرشان قرار دارد می‌روند و گم می‌شوند. کاراباش مردی که همه بچه‌هایشان را از او می‌ترسانند در کنار برکه آلونکی ساخته و در آن زندگی می‌کند و .

خواندن این کتاب جذاب و شیرین دوست عزیزمان جناب عبدالمجید نجفی را به دوستان عزیز پیشنهاد می‌کنم.


نقد و تحلیل جباریت

مانس اشپربر

کریم قصیم

مانس اشپربر ( ۱۹۰۵ ششم فوریه ۱۹۸۴) این کتاب را در سال ۱۹۳۷ و در سی و دو سالگی به رشته تحریر در آورده است. کوشش او بیشتر بر این متمرکز بوده که اس و اساس آن نمونه حکومتی را که امروزه ترجیحاً استبداد فراگیر می‌نامند، به دست دهد. منظور او اشاره‌ی صرف به رژیم هیتلر و یا نظام استالینی نیست، بلکه می‌خواهد وجوه اشتراک این دو نظام ی و تمامی نظام‌های ی توتالیتر را مشخص کرده و توضیح دهد.

آنچه اشپربر در فصول شش گانه کتاب بیان می‌کند، نشان درک صحیح و دقت نظر او بوده و بعد از گذشت بیش از هشتاد سال کماکان معتبر و آموزنده است. او در صفحه ۳۴ کتاب به درستی اشاره می‌کند که جبّاریت فقط عبارت از شخص جبّار یا او به علاوه‌ی همدستانش نیست، بلکه شامل زیردستان و رعایا، یعنی قربانیان او نیز می‌شود، همان‌هایی که او را به آنجا رسانده‌اند.

.

دکتر محسن رنانی یادداشتی خواندنی درباره این کتاب دارد که آن را می‌توانید در تارنمای رسمی او بخوانید:

جبّاریت محصول توده‌های جبّار


قدرت امید

جوانا میسی / کریس جانستون

بابک کابری

برای ناامیدی از اوضاع حال و آینده‌ی جهان چند دلیل می‌توان برشمرد؟ برای امیدواری به آینده چند دلیل؟ بشر تا چند سال دیگر منابع غذا و انرژی در اختیار دارد؟ چه تضمینی هست که نوع بشر دست از تخریب زمین، آب و هوا و هرگونه جنگ‌افروزی بردارد؟

اگر پاسخ‌هایی واقعی به این پرسش‌ها بدهیم، مانند اکثر نظرسنجی‌هایی که در اقصی نقاط دنیا انجام گرفته، به نتایج امیدبخشی نمی‌رسیم. اما رسیدن به امید» یک نقطه‌ی شروع دارد. این کتاب درباره‌ی همین نقطه‌ی شروع است. از واقعیت‌ها فرار نمی‌کند و یکایک آن‌ها را بر می‌شمارد. اما هدفش از بیان واقعیت‌ها، شروع مبارزه با مشکلات است نه نومید بودن و افسرده ‌شدن.

این نقطه‌ی آغاز سفری شگفت ‌انگیز است؛ سفری که نیرومندمان می‌سازد و به هستی‌ ما عمق و معنا می‌بخشد.


نجف دریابندری

تسلیت به اهالی هنر و ادبیات.

امروز دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه 99 نجف دریابندری درگذشت. او مترجم، ویراستار، نویسنده، روشن‌فکر و عضو افتخاریِ انجمن صنفی مترجمان ایران بود و با گذشت هفتاد سال از عمر کاری خود، کارنامه‌ای پربار از ترجمه و تألیف به یادگار گذاشت.

دریابندری در سال ۱۳۰۸ در آبادان متولد شد. دوره ابتدایی را در مدرسه ۱۷ دی گذراند و وارد دبیرستان رازی آبادان شد. او در سال سوم دبیرستان تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت.

حضور انگلیسی‌ها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنان در سطح شهر و کاربرد زبان انگلیسی، وی را به یادگیری آن علاقه‌مند کرد. او به ‌طور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت.

دریابندری کار ترجمه را از هجده‌سالگی با آثار کوتاه ویلیام فاکنر شروع کرد. او در سال ۱۳۳۲ اولین اثر خود را که ترجمه کتاب معروف وداع با اسلحه» نوشته ارنست همینگوی بود، برای چاپ به تهران فرستاد. همزمان با چاپ این کتاب در سال ۱۳۳۳ به دلیل فعالیت‌های ی در آبادان به زندان افتاد و بعد از یک سال به زندان تهران منتقل شد.

در زندان به مسائل فلسفی علاقه‌مند شد و در مدت حبس، کتاب تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل را ترجمه کرد که بعدها توسط انتشارات سخن به چاپ رسید. وی پس از تحمل چهار سال حبس، در سال ۱۳۳۷ از زندان آزاد شد و پس از آن به کارهای مختلفی روی آورد. در نهایت به عنوان سردبیر در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در آنجا به ترجمه آثار ادبی رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان معروف آمریکایی پرداخت و کتاب‌هایی همچون پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی و هاکلبری فین» اثر مارک تواین را ترجمه کرد.

دریابندری پس از ۱۷ سال همکاری با مؤسسه فرانکلین، در حدود سال ۱۳۵۴ به همکاری خود را با این مؤسسه خاتمه داد. او پس از انقلاب به ‌طور جدی به کار ترجمه و تألیف پرداخت. از جمله آثار وی می‌توان به ترجمه کتاب‌های یک گل سرخ برای امیلی» و گور به گور» نوشته ویلیام فاکنر، رگتایم و بیلی باتگیت» اثر دکتروف، معنی هنر» از هربرت رید و پیامبر و دیوانه» نوشته جبران خلیل جبران اشاره کرد.

روحش شاد و قرین رحمت حق باد.


نقل از سفرنامه ابن بطوطه :

جلد اول صفحه ۱۳۳ : بیشتر مردم این سواحل (شهر جَبَله در دو میلی ساحل شرقی دریای مدیترانه) از فرقه نصیریه اند که به الوهیت علی بن ابی طالب معتقدند. آنان نماز نمی‌گزارند و شرط طهارت به جای نمی‌آورند و روزه نمی‌گیرند. مَلِک ظاهر آنان را مجبور کرد که در دهات خود مساجدی بسازند، لیکن این مسجدها دور از آبادی ساخته شده است و کسی در آن نمی‌رود و از تعمیر آن خودداری می‌کنند. حتی گوسپندان و چارپایان خود را در آن جای می‌دهند و چه بسا که شخص غریبی در آن بلاد می رود و در مسجد بانگ نماز بر می‌دارد. مردم آنجا برآشفته می‌گویند عرعر نکن. علف تو هم می‌رسد. عدۀ این جماعت زیاد است.

جلد اول صفحه ۱۵۵ : موقوفات دمشق از حیث تنوع موارد مصرف آن خارج از حد شمار است. یک دسته از این موقوفه‌ها مخصوص کسانی است که استطاعت مالی برای رفتن به حج ندارند و مخارج مسافرت آنان از محل اینگونه موقوفات پرداخته می‌شود. یک دسته دیگر موقوفه‌ها هست که از محل درآمد آنها برای دختران فقیر که می‌خواهند شوهر کنند، جهیزیه تهیه می‌شود. یک دستۀ دیگر وقف برای آزاد کردن اسیران است. دستۀ دیگر وقف ابناء السبیل است که به اندازۀ کفاف خوراک و پوشاک و خرجی آنان پرداخته می‌شود. اوقاف دیگر هم برای هموارسازی و سنگ فرش کردن راه‌ها معین شده، زیرا کوچه‌های دمشق از دو طرف سنگ فرش دارد که پیاده‌ها از کنار و سواره‌ها از وسط عبور می‌کنند. موقوفات دیگری نیز برای مصرف سایر امور خیریه در این شهر وجود دارد.


ابن رشد

ماجد فخری

محمد بخشی فعله

محمد بن احمد بن رُشد اندلسی (تولد ۱۱۲۶ در کوردوبای اسپانیا - وفات ۱۱۹۸ در مراکش) فیلسوف نامدار عربی اندلسی بود. در اکثر زبان‌های غربی او را با نام اورئوس» می‌شناسند و فلسفه‌ی او را اوروئسیسم» می‌نامند که می‌تواند به ابن رُشدگرایی» یا مکتب ابن رُشد» ترجمه شود. او تلاش داشت فلسفه‌ی ارسطویی را با اسلام تطبیق دهد. او بر خلاف اسلام و همانند بودایی‌گری به ابدی ‌بودن روح معتقد نبود.

وی در خانواده‌ای که سال‌ها مهد علم و فقاهت بود پرورش یافت. پدر و جد پدری ‏وی هر دو منصب قاضی القضات اندلس را به عهده داشتند.‏ ابن رُشد در جوانی به اکثر علوم زمان خود دست یافت و در ریاضیات، طبیعیات، ‏نجوم، منطق، فلسفه و طب مهارت یافت.‏ وی در اندلس می‏‌زیست، قاضی یکی از مناطق و نزد ملوک آن سامان مقرب بود.

گرچه او از مسلمانان سنی و از مذهب مالکی بود، اما در زندگی خود مورد زجر و طعن و نفرین علمای اسلامی بود و از طرف کلیسا نیز آثار او را محکوم می‌دانستند. کتاب فصل المقال فی ‌ما بین الحکمة و الشریعة من الاتصال» یکی از کتب مشهور اوست که با نگاهی متفاوت به قرآن نگاه می‌کند و از سوی بعضی از عالمان سنی مذهب به عنوان کتابی کفرآمیز اعلام شده‌است.

مولف کتاب ابن رُشد، ماجد فخری (متولد 1923) از ابن رُشد شناسان  برجسته‌ی معاصر و مورخ معروف تاریخ فلسفه و جریانهای فکری در اسلام و استاد بازنشسته فلسفه در دانشگاه جورج تاون واشنگتن  بود. او در دانشگاههای متعدد لبنان، انگلستان و آمریکا به تدریس فلسفه اشتغال داشته است. فخری از معدود اندیشمندان معاصر است که اهمیت خاصی برای تاریخنگاری فلسفه قائل است. از مؤلفههای روش او آن است که کار خود را به مباحث صرفاً مابعدالطبیعی و نظری محدود نکرده و کوشیده است همه‌ی جریانهای فکری را مورد بحث قرار دهد.

این کتاب یکی از بهترین تک نگاری‌ها در زبان عربی است و دیدگاه‌های ابن رُشد را به روشنی شرح داده ‌است. ماجد فخری در این کتاب کوشیده است به زندگی و آثار و همه عرصه‌های حیات فکری ابن رُشد بپردازد؛ از انتقال تفکر محض ارسطویی به اروپای غربی گرفته تا تقابلش با متکلمان اشعری و سوزاندن کتاب‌هایش در میدان شهر قرطبه.


واقع نگری

هانس روزلینگ

علی کاظمیان

واقع‌نگری آخرین میراث هانس رُزلینگ، استاد برجستۀ سوئدی در حیطۀ سلامت عمومی است. کتاب چند ماه پس از درگذشت رزلینگ به کوشش دو همکار سخت‌کوش او، پسر و عروسش منتشر شد.

رزلینگ در مقدمۀ این کتاب جسورانه نخست نشان می‌دهد که ما آدمیان در فهم اوضاع جهان تا چه اندازه خطا می‌کنیم. او ابتدا مخاطب را به چالش شرکت در آزمونی برای سنجش میزان شناخت او از جهان دعوت می‌کند. آزمونی که چه ‌بسا ما هم مثل اکثر مردم از آن نمرۀ قبولی به دست نیاوریم. رزلینگ شگفت‌زده از نتایج ضعیف مردم در پیمایش‌هایش، ابتدا چاره را در انتقال اطلاعات و داده‌ها به مردم می‌بیند. شروع می‌کند به سخنرانی‌های جذاب در اقصا نقاط جهان و با مخاطبانش از بهبودهای قابل‌توجه در کیفیت زندگی انسان‌ها طی دهه‌های اخیر سخن می‌گوید. اما دیری نمی‌پاید که در می‌یابد این هم راه‌حل نهایی نیست. تصور نادرست ما از جهان عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

این کتاب دربارۀ ریشه‌های بدفهمی نوع انسان نوشته شده است، غرایزی که میلیون‌ها سال به کار نیاکان ما می‌آمدند، اما حالا بسیاری از آنها بیش از آنکه یار شاطر باشند بار خاطرند و ما را به کج‌راهۀ بدفهمی در می‌اندازند. رزلینگ دربارۀ تصور نادرست نوع انسان سخن می‌گوید، چیزی که تخته‌بند زمان و مکان نیست. سوئدی و امریکایی و ایرانی نمی‌شناسد. اما واقع‌نگری برای ایران امروز ما حرف‌های شنیدنی و ویژه‌ای دارد. گویی بخشی از رنجی که می‌بریم برآمده از ناهشیاری ما در قبال این غرایز کهن است.

از مقدمۀ مصطفی ملکیان بر کتاب واقع‌نگری» :

کتابِ واقع‌نگری؛ ده دلیل بر این‌که ما درباره‌ی دنیا برخطاییم و وضع بهتر از آن است که گمان می‌کنید، نمونه‌ای خوب از آثاری است که می‌توان آنها را در طبقه‌ی حکمت عملی یا فلسفه در عمل یا برای عمل یا فلسفه‌ی کاربردی یا کاربستی جای داد. این طبقه از آثار مفیدترین و ضروری‌ترین آثار برای نیل به زندگی‌ای خوب، خوش و ارزشمندند. از این رو واقعیّت تلخ و اسف‌انگیز این است که نهاد آموزش و پرورش کشور ما، به‌ ویژه در پنج شش دهه‌ی اخیر، یک ‌سره فاقد این‌گونه آثار بوده است و تعلیم و تربیت‌ یافتگان و برآمدگان این نهاد، فارغ از این‌ که چه چیزهایی می‌دانسته یا نمی‌دانسته‌اند، قدر مسلّم این‌که از هنر و فنّ زندگی به‌کلّی بی‌اطّلاع بوده‌اند. امّا خبر خوش این‌که چند سالی است که اقبال عمومی به این گونه آثار افزایش چشم‌گیر یافته است و نوشته‌هایی از این دست به زبان فارسی ترجمه شده و نشر یافته‌اند که کتاب واقع‌نگری یکی از بهترین آنهاست.

این کتاب چنانکه از عنوان فرعی‌اش پیدا است، ده دلیل اقامه و عرضه می‌کند دالّ بر اینکه ما درباره‌ی وضع دنیای خود به خطا رفته‌ایم و به اشتباه افتاده‌ایم. اگرچه به گمان من در واقع یک دلیل می‌آورد برای اثبات این‌که ما درباره‌ی وضع دنیای انسانی خود در ده جهت و ده موضع مرتکب خطا و اشتباه شده‌ایم. نیز مدّعی است که وضع دنیا بهتر از آن است که ما گمان می‌کنیم. پس فقط خطاهایی را خاطرنشان می‌کند که تصوّر ما را از دنیا بدتر از واقعیّت خود دنیا کرده‌‌اند. بنابراین اگر خطاهایی نیز مرتکب شده باشیم که در نتیجه‌ی آنها تصوّری از دنیا پیدا کرده باشیم بهتر از واقعیّت خود دنیا، این کتاب متعرّض آنها نشده است. بعید نیست، بل بسیار محتمل است که ما هم مرتکب خطاهایی شده باشیم که دنیا را از جهاتی بدتر از واقع نشانمان داده باشند و هم مرتکب خطاهایی دیگر که دنیا را از جهاتی دیگر بهتر از واقع جلوه داده باشند. به هر تقدیر این کتاب فقط به خطاهای قسم اوّل می‌پردازد و درباره‌ی خطاهای قسم دوّم اثباتاً و نفیاً سخنی نمی‌گوید و خاموش می‌ماند. شاید نویسنده‌ی انسان‌دوست و دل‌سوز کتاب برای خطاهای قسم دوّم اصلاً مصداقی نیافته است؛ ولی به هر حال مسأله جای تأمّل دارد.

اگر به نادانسته‌ها و یا ناگفته‌های نویسنده کاری نداشته باشیم و توجّه خود را منحصراً به گفته‌های او در این کتاب معطوف کنیم، می‌توانم گفت که من با همه‌ی آنها موافقت تمام دارم و از خوانندگان عزیز می‌خواهم که برای اصلاح و تصحیح داوری‌ها و تصمیم‌گیری‌های خود با دقّت هرچه بیشتر گفته‌های او را بکاوند و به لوازم آنها ملتزم شوند و بمانند. در عین حال بر آنم که در باب هریک از ده خطای مذکور در کتاب که نویسنده آنها را عدم ضبط و مهار ده غریزه» می‌داند، سخنی بیاورم.


نقل از سفرنامه ابن بطوطه :

جلد اول صفحه ۱۷۶ : کُبَیش بن منصور بن جمّاز امیر مدینه بود که عمّ خود مُقبِل را کشت و می‌گفتند که با خون وی وضو ساخت. کُبَیش در سال 727 در شدت گرما با همراهان خود به صحرا رفت. روزی به هنگام ظهر که هوا خیلی گرم بود، همراهان کُبَیش زیر سایه‌ی درختان متفرق شده بودند. دو فرزند مُقبِل که منتظر فرصت بودند با جمعی از غلامان در حالی که فریادِ یالَثاراتِ مُقبِل» می‌کشیدند بر آنان حمله ور گشتند و کُبَیش را کشته از خونش خوردند.

*

جلد اول صفحه 213 : شب نیمه‌ی شعبان از لیالی متبرکه محسوب است. مردم مکه این شب را به طواف و نماز و عمره می‌گذرانند. هر دسته پشت سر پیش‌نماز در مسجدالحرام گرد آمده چراغ‌ها و مشعل‌ها می‌افروزند. روشنی ماه نیز با این منظره مقابله می‌کند و زمین و آسمان را غرق در نور می‌سازد. از اعمال این شب صد رکعت نماز است که در هر رکعت ده بار سوره‌ی حمد و اخلاص را قرائت می‌کنند. برخی از مردم در حِجر به طور انفرادی نماز می‌گذارند و جمعی دیگر به طواف یا عمره می‌پردازند.


یادداشت های علم

ویراستار : علینقی عالیخانی

نوشتن و انتشار یادداشتهای علم حکایت جالبی دارد. شکی نیست که وقتی علم دست به کار نوشتن این یادداشت‌ها بوده، می‌دانسته که چه منبع ارزشمندی را برای آیندگان بر جای می‌گذارد. او به یکی از افراد معتمدش به شکلی مبهم گفته بود مشغول انجام کاری است نظیر آنچه محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه در دوره قاجار کرد و به همین دلیل نیز مخاطرات آن را به جان خریده. او برای رعایت ملاحظات امنیتی هم که شده این مهم را از همه، جز یکی دو تن از نزدیکانش پنهان نگه داشت و هر آنچه می‌نوشت به تدریج به خارج از کشور ارسال می‌کرد. متن دست نوشته‌های او توسط یکی از دوستانش در بانکی در سوئیس به امانت گذاشته می‌شد.

وصیت کرده بود تا زمانی که شاه زنده است این خاطرات را منتشر نکنند. اما قریب به دو دهه بعد از مرگ شاه همسر علم با سعه صدر اجازه داد این خاطرات منتشر شود، حتی بدون حک و اصلاح مسائل خصوصی مطرح شده در آن؛ هرچند که ویراستار اصلی کار (علینقی عالیخانی) در پاره ای مواقع این ملاحظات را لحاظ کرده است.

به عنوان یک مرد و یک شاه؛ اکنون به آنچه میخواستهام دست یافتهام. به راستی همه چیز دارم و زندگانی من همچون رؤیایی زیبا پیش میرود.»

این سخنان آخرین پادشاه این دیار است در سال ۱۳۵۲ در گفتگویی با اوریانا فالاچی؛ ده سال از ماجرای خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ میگذرد و شاه خود را قدر قدرتِ بلند شوکتی نظرکرده میداند که هر که با او در افتاد ور افتاد.

شاه آن قدر در نخوت و غرور به سر می‌برد که تاب شنیدن چیزی که این رؤیای زیبا را برآشفته کند نداشت؛ حتی واقعیت‌های بدیهی از زبان نزدیکان و معتمدینش؛ انتقاد که جای خود دارد. به همین خاطر ساده لوحانه این تعارف چاپلوسانه را که اعلیحضرت باید به آمریکا بروند و به ت مردان آنجا مشق ت دهند، باور می‌کند.

کار به جایی رسیده که کسی جرأت ندارد به سگ محبوب شاهنشاه چیزی بگوید، مبادا صاحبش دلخور شود، سگ بزرگی که عادت داشت سر میز با اهل خانواده غذا بخورد، دور بچرخد و سرش را در بشقاب همه فروکند. حتی ملکه که نزدیک‌ترین فرد به اوست، به طعنه می‌گوید همه به خاطر صاحبش، تملق این سگ را هم می‌گویند! قصدش این است که تلنگری به شوهرش بزند. اما کار از این حرف‌ها گذشته و گوش شنوایی نیست.

باورش دشوار است، اما سی سال قبل در سال‌های نخست سلطنت‌اش، تنها و بی‌محافظ سوار با ماشین در شهر گردش میکرد. اگر آشنایی میدید از ماشین پیاده میشد، خوش و بش کنان به ابراز احساسات عابران پاسخ میداد. بسیاری او را در این حال می‌دیدند؛ برخی به خود می‌گفتند: سرانجام آمد آن پادشاهی که درانتظارش بودیم!

بدون تشریفات و به شکل مستقیم در میان مردم ظاهر می‌شد؛ سرزده به هنرستان دختران بی بضاعت میرفت و با شاگردان آنجا گپ می‌زد و نهار میخورد؛ به شیرخوارگاه کودکان یتیم سر می‌زد و با دست و دل بازی، کمک مالی به آن‌ها را فراموش نمیکرد. به نظر می‌رسید تجربه آوارگی پدر و نفرت مردم از او به پهلوی دوم آموخته که بدون دخالت در کار دولت، بهتر است در کسوت شاهی دموکرات و محبوب سلطنت کند تا درکسوت یک دیکتاتور حاکم.

اما چه شد که آن جوان که به فتح قلب مردم امید داشت و در کار نخست وزیرانش هیچ دخالتی نمی‌کرد، به جایی رسید که نخست وزیرانش حق نداشتند بی اجازه او آب بخورند. او که در بازدید از نقاط مختلف کشور، بدون محافظ، ایستاده در ماشین بدون سقف برای مردم دست تکان می‌داد و گاه از ابراز احساسات مردم گریه‌اش می‌گرفت، به جایی رسید که شب‌ها از صدای الله اکبر همین مردم خواب نداشت. این بار با چشمانی گریان کشور را ترک کرد تا لااقل بیش از این شاهد لرزش ستون‌های کاخ نخوتش با طنین شعار مرگ بر شاه نباشد.

کتاب هفت جلدی یادداشت‌های امیراسدالله علم، در واقع کتابی است درباره‌ی زندگی و حکومت این مرد. منبعی بینظیر برای ردیابی دلایل سقوط چنین پادشاهی؛ علی‌الخصوص به خاطر اینکه مربوط به زمان اوجگیری نفوذ همه جانبه پهلوی دوم در ساختار حکومت و متمرکز کردن قدرت در دستان خود از میانه دهه چهل تا میانه دهه پنجاه است؛ که با این منش غیر دموکراتیک لحظه به لحظه فاصله‌اش با مردم زیاد می‌شود. دوران مهمی که به دلیل افزایش قیمت نفت، ثروت زیادی به سمت کشور سرازیر می‌شود و استفاده نادرست از آن به جای اینکه پایههای حکومت شاه را محکم کند (کاری که خودش خیال می‌کرد شده) بر عکس به جریان سقوط حکومت‌اش سرعت بخشید.

در لا به لای خاطرات علم به تدریج نشانه‌های ورود پول سرشار نفت به ایران، ضایع کردن آن با خاصه خرجی‌های بی‌حساب وکتاب، طمع ورزی‌های اطرافیان، جشنهای دو هزار و پانصد ساله و نهایتاً هزینه کردن آن در زمینه‌ی امور نظامی و عدم توجه به زیرساخت‌های کشور و بسنده کردن به مدرنیسمی ظاهری را به روشنی می‌توان دید.


استبداد دموکراسی و نهضت ملی

محمدعلی همایون کاتوزیان

کتاب شامل ده مقاله است که نویسنده آنها را در فاصله سال‌های 1360 تا 1372 به رشته تحریر درآورده و موضوع اصلی مقالات همان است که در عنوان کتاب آمده.

ما در اغلب جوامع جهان سومی با دو مقوله استبداد و دیکتاتوری روبرو هستیم. از نظر نویسنده این دو مقوله دارای ویژگی های متفاوت هستند و با همدیگر فرق دارند. استبداد ملک طلق ماست.

به طور خلاصه می‌توان گفت که استبداد ایرانی در درجه اول محصول شرایط حاکم ناشی از جغرافیای این مرز و بوم است. اما دیکتاتوری برآمده از سیر تحولات اجتماعی اقتصادی جوامع اروپایی بود.

در تاریخ اروپا دولت متکی به طبقات بود و در ایران طبقات متکی به دولت. در جوامع اروپائی طبقه مستقل است و دولت متکی و هر چه طبقه بالاتر بود، دولت بیشتر به آن اتکاء داشت، اما در جامعه ایرانی دولت مستقل است و طبقه متکی و هر چه طبقه بالاتر بود، بیشتر به دولت اتکاء داشت. بنا بر این در طول تاریخ ایران، دولت نه فقط در رأس بلکه در فوق طبقات، فوق ملت و در فوق اجتماع قرار داشته است. دولت در خارج از خود مشروعیت مستمر و مداومی نداشت. یعنی مشروعیت دولت اساساً ناشی از واقعیت قدرت آن و در نتیجه توانایی اداره کشور بود.

نویسنده در نصف مقالات کتاب، گوشه‌هایی از تاریخ نهضت ملی ایران در دهه 20 و 30 شمسی، نخست وزیری شادروان دکتر محمد مصدق و کودتای 28 مرداد را مورد مداقه قرار داده است.

ضمناً یادآور می‌شود که آقای کاتوزیان در کتاب اقتصاد ی ایران» نظریه‌ی مشهور خود تحت عنوان نظریۀ استبداد تاریخی در ایران» را شرح داده است.


عقلانیت و آزادی

آمارتیا کومار سِن

وحید محمودی / علیرضا بهشتی

کتاب حاضر یکی از عمیق‌ترین و برجسته‌ترین کتاب‌ها در حوزه‌ی فلسفه و علوم اجتماعی است که تا کنون به رشته‌ی تحریر درآمده است. آمارتیا سِن در این اثر با پیوند نظام‌مند عقلانیت و آزادی، نگاه متعارف به عقلانیت را به چالش کشیده و از آن عبور کرده است. او به آزادی به ‌مثابه عقلانیت اجتماعی می‌نگرد.

از دیدگاه سِن، بین عقلانیت و آزادی ربط وثیقی وجود دارد و بدون فهم و درک عمیق یکی، آن دیگری را نمی‌توان فهمید. به بیان دیگر، آزادی به عقلانیت و عقلانیت به آزادی وابسته است؛ چون بدون داشتن آزادی، انتخاب عقلانی ممکن نیست.

سِن این دیدگاه را که عقلانیت فقط به ‌دنبال حداکثر کردن نفع شخصی فرد است رد می‌کند و می‌گوید: این دیدگاهِ جزمی، حق عقل و عقلانیت را ادا نمی‌کند و اگر بر جنبه‌ی فرصتی آزادی تمرکز کنیم، مفهوم آزادی و عقلانیت می‌تواند ما را بسیار فراتر از نفع شخصی فرد رهمنون سازد.

درباره‌ی نویسنده :

آمارتیا کومار سِن متولد ۱۹۳۳ و برنده‌ی هندی‌الاصل جایزه نوبل اقتصاد در سال 1998 و استاد فلسفه و اقتصاد در دانشگاه هاروارد بود و به سبب مشارکت‌هایش در نظریه‌های توسعه انسانی و اقتصاد رفاه، فردی شناخته شده است.

از آثار وی تا کنون کتاب‌های توسعه به مثابه آزادی، اخلاق و اقتصاد، برابری و آزادی، ایده عدالت (اندیشه عدالت)، هویت و خشونت، توهم تقدیر و کیفیت زندگی (مجموعه مقالات به کوشش آمارتیا سِن و نوسبام) به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

وب سایت دکتر وحید محمودی

وب سایت سیدعلیرضا حسینی بهشتی


خودآموز دیکتاتورها

رندال وود / کارمینه دولوکا

بیژن اشتری

به دیکتاتورهای پیش از خودت نگاهی بینداز. شک نکن آن‌ها هم از یک خودآموز برای رسیدن به اوج قدرت استفاده کرده‌اند. چرا تو استفاده نکنی؟ لابد می‌پرسی مگر چنین خودآموزی وجود دارد؟ در جوابت می‌گوییم بله، واقعاً وجود دارد. این کتاب راهنما را بخوان. قول می‌دهیم اگر دستورالعمل‌هایش را خوب بفهمی و خوب اجرا کنی، تو هم طعم شیرین قدرت مطلقه را خواهی چشید.

خودآموز دیکتاتورها از جنس و سنخِ کتاب شهریار ماکیاوللی و تداعی‌کننده‌ی فلسفه‌ی یِ به‌شدت واقع‌بینانه‌ی اوست. در خودآموز دیکتاتورها، احساسات‌گرایی و ترحم هیچ جایی ندارد؛ زیرا اگر کسی بخواهد رژیمی دیکتاتوری برپا کند به اجبار باید در برابر کل زندگی متمدنانه‌ی بشری بی‌رحم و از آن متنفر باشد. پانصد سال از زمانی که ماکیاوللی این نظریه را مطرح کرد سپری شده؛ اما اوضاع تغییر چندانی نکرده است.

خودآموز دیکتاتورها مثل کتاب شهریار، اندرمه‌ای درباره‌ی چگونگی رسیدن به قدرت ی و حفظ آن است. کتاب مجموعه‌ای از دستورالعمل‌هاست که با مطالعه‌ی آن‌ها می‌توان به ساز و کارِ تلخ و بی‌رحمانه‌ی نظام‌های دیکتاتوری پی برد. همان‌طور که شهریار بازتابی از روابط قدرت و اوضاع و احوال ی در پانصد سال پیش است، خودآموز دیکتاتورها هم بازتابی از روابط قدرت در یکی دو دهه‌ی آغازین قرن ۲۱ است.

از متن کتاب :

یکی از وظایف اصلی تو تصمیم‌گیری درباره‌ی این موضوع است که چه کسانی باید و چه کسانی نباید پولدار شوند. تو تنها کسی هستی که باید تعیین کنی چه کسی تا چه مدتی در فلان جایگاه نان و آبدار؛ مثلاً ریاست گمرک یا ریاست اداره‌ی مالیات باشد. چنین روابطی مجوز اصلی نظام حامی‌پروری است و این نظامی است که هر دیکتاتور باهوشی به آن نیاز فراوان دارد.

حامی‌پروری به این معناست که رابطه‌ای ساختاری بین حامی (دیکتاتور یا هر صاحب قدرتی) و کارگزاران (زیردستان دیکتاتور یا کسانی که به او خدمت می‌کنند) برقرار است. نظام حامیپروری در کشوری کارایی دارد که احزاب ی واقعی و گروه‌بندی‌های طبقاتی ندارد. البته پولِ فراوانی باید در اختیار دیکتاتور باشد تا با توزیع آن بین صاحب منصبان و کارگزارانش بتواند همواره آن‌ها را در خدمت داشته باشد.

اگر حامی‌پروری ابزار اصلی حکمرانی‌ات شود، همه‌ی فعل و انفعال‌های ی، اقتصادی و غیره باید از کانال تو یا نمایندگان مورد تأییدت اتفاق بیفتد. برای تحکیم نظام حامی‌پروری باید هر سازمان و تشکیلاتی را که قصد نادیده گرفتن یا دور زدنت را دارد حذف کنی. حامی‌پروری به تو اجازه می‌دهد نظامی از شبکه‌های شخصی را جایگزین احزاب و گروه‌بندی‌های مشابه کنی؛ شبکه‌هایی که نهایتاً به تو ختم می‌شوند.

*

یک مثال می‌زنیم؛ ولادیمیر پوتین پس از دو دوره‌ی متوالی ریاست جمهوری مجبور به کناره‌گیری از این منصب شد؛ زیرا قانون اساسی روسیه اجازه نمی‌داد کسی سه دوره‌ی متوالی رئیس‌جمهور باشد. بنابراین پوتین زمام ریاست جمهوری را به کارگزار مورد اعتمادش دمیتری مدودف سپرد. مدودف پس از پایان دوره‌ی اول ریاست جمهوری‌اش اعلام کرد که قصد نامزد شدن برای دوره‌ی دوم را ندارد و همزمان پوتین دوباره به عرصه‌ی انتخابات ریاست جمهوری برگشت تا برای بار سوم رئیس‌جمهور کشور شود.

خبرنگار نشریه‌ی اومیست که در جلسه‌ی اعلام انصراف مدودف و اعلام بازگشت پوتین حضور داشت، درباره‌ی آن نوشت: فریاد تحسین و هلهله‌ی بوروکرات‌هایی که تنها نگرانی‌شان نزدیک ماندن به مرکز توزیع رانت است، زمانی بلندتر شد که آقای پوتین و آقای مدودف به آن‌ها گفتند.»

هیچ اهمیتی ندارد که آن‌ها در ادامه چه گفتند؛ آنچه اهمیت دارد ضرورت ابراز توافق پرشور این تمداران پوشالیِ بی‌اصل ‌و‌ نسب، این کارگزاران حقیر دولت، با ارباب بزرگ برای حفظ مشاغل آب و نان‌دارشان است. حفظ شغل و باقی ماندن بر سرِ سفره‌ی گسترده‌ی رانت‌ها تنها چیزی است که آن کارگزارانِ بی‌ریشه به آن علاقه‌مندند.


نقل از سفرنامه ابن بطوطه :

جلد اول صفحه ۱۷۶ : کُبَیش بن منصور بن جمّاز امیر مدینه بود که عمّ خود مُقبِل را کشت و می‌گفتند که با خون وی وضو ساخت. کُبَیش در سال 727 در شدت گرما با همراهان خود به صحرا رفت. روزی به هنگام ظهر که هوا خیلی گرم بود، همراهان کُبَیش زیر سایه‌ی درختان متفرق شده بودند. دو فرزند مُقبِل که منتظر فرصت بودند با جمعی از غلامان در حالی که فریادِ یالَثاراتِ مُقبِل» می‌کشیدند بر آنان حمله ور گشتند و کُبَیش را کشته از خونش خوردند.

*

جلد اول صفحه 213 : شب نیمه‌ی شعبان از لیالی متبرکه محسوب است. مردم مکه این شب را به طواف و نماز و عمره می‌گذرانند. هر دسته پشت سر پیش‌نماز در مسجدالحرام گرد آمده چراغ‌ها و مشعل‌ها می‌افروزند. روشنی ماه نیز با این منظره مقابله می‌کند و زمین و آسمان را غرق در نور می‌سازد. از اعمال این شب صد رکعت نماز است که در هر رکعت ده بار سوره‌ی حمد و اخلاص را قرائت می‌کنند. برخی از مردم در حِجر به طور انفرادی نماز می‌گذارند و جمعی دیگر به طواف یا عمره می‌پردازند.


 

بهمن بازرگانی

به کوشش امیرهوشنگ افتخاری راد

بهمن بازرگانی از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران در دوران پیش از انقلاب است و به جرأت می‌توان او را نخستین نقاد سازمان نامید. زمانی که سازمان هنوز شهرتی در میان مبارزان پیدا نکرده بود، بازرگانی برخی روش‌ها و همچنین جزوات آموزشی آن را مورد نقادی قرار داد. با کمال تأسف محمد حنیف‌نژاد آن نقدها را مسکوت گذاشت.

بازرگانی متولد سال ۱۳۲۲ در شهر ارومیه و فارغ‌التحصیل رشته راه و ساختمان از دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۴۸ به همراه برادرش محمد بازرگانی که بعدها به همراه دیگر سران سازمان اعدام شد، از اعضای هسته مرکزی آن بودند. بهمن بازرگانی نخستین مسئول گروه ی سازمان بود. وی همزمان با پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد و بعد از آن به طور کلی فعالیت ی را کنار گذاشت.

بعد از آزادی از زندان، کتاب ماتریس زیبایی» را نوشت که به عنوان یکی از منابع مطالعاتی در زمینه زیبایی‌شناسی در اندیشه پسامدرن است. نقد پلورالیستی» از دیگر کتاب‌های منتشر شده اوست. از مجموعه گفت‌وگوهای افتخاری راد با بهمن بازرگانی، کتاب دیگری نیز با عنوان زمان بازیافته» منتشر شده است. بازرگانی همچنین گفت‌وگوهایی با نشریه چشم‌انداز ایران» درباره‌ی سازمان داشته است. خاطرات او بسیاری از ابهامات درباره تاریخ سازمان را برطرف کرده است.

بازرگانی تا اواخر دهه ۸۰ که گفت ‌وگوهایی از او درباره‌ی کتاب‌هایش در رومه اعتماد منتشر شد، سکوت کرده بود. بازرگانی با دست‌مایه‌کردن بخشی از خاطرات‌اش و بر پایه‌ نظریه‌ ماتریسی خود سعی دارد تاریخ سازمانی را که در جوانی عضوش بوده، توضیح داده و تشریح و تبیین کند.


سمفونی مردگان

عباس معروفی

رمان سمفونی مردگان با توصیفی جاندار از فضای کاروانسرای آجیل فروش‌ها در اردبیل آغاز می‌شود و علیرغم این که من آن را سال‌ها پیش در دهه شصت خوانده‌ام؛ اما اینک با وجود گذشت بیش از سی سال، هنوز تصویر فضای توصیف شده در پاراگراف اول داستان؛ همچون صحنه‌ای فوق‌العاده از یک فیلم سینمایی جذاب و دیدنی در ذهنم حک شده است.

کاروانسرا توسط مردی سنت‌گرا و تحت تأثیر عقاید مذهبی اداره می‌شود و داستان درباره‌ی خانواده‌ی این مرد آجیل فروش است. خانواده‌ای که در زمان جنگ جهانی دوم در اردبیل زندگی می‌کنند و نمادی از جامعه‌ای هستند که خفقان در آن موج می‌زند.

خط داستانی کتاب؛ زیبا، جذاب، شگفت‌آور و تراژیک است. داستانی منسجم درباره‌ی درگیری نسل قدیم و سنتی با نسل جدید و مدرن. رمانى پرکشش آکنده از مفاهیم و نمادها. داستانی فوق‌العاده که در ادبیات معاصر ایران اگر نگویم بی‌نظیر، مطمئناً کم نظیر است.

رمان حاوی تصویر سازی‌های هنرمندانه و خلق شخصیت‌های منحصر به فرد است. پرداخت ماجراها، شخصیت‌ها و فضاها بسیار عالی و جذاب است. شیوه‌ی روایت معروفی نیز استثنایی است. خواننده مدام شاهد تغییرات زمانی و مکانی است و این بر جذابیت کتاب می‌افزاید. راوی داستان چندین بار عوض می‌شود و هر بار داستان از دید یک شخص متفاوت روایت می‌شود.

سمفونی مردگان به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، ترکی استانبولی، ترکی آذربایجانی و کُردی ترجمه شده است.


نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر

نظریۀ جامعه شناسی در دوران معاصر

نویسنده : جورج ریتزر / مترجم : محسن ثلاثی

نقل از متن کتاب :

پهن کردن چتر تقدس بر سر نظام ی یک سرزمین، یکی از صدها اشتباه هولناکی است که هرگز ترمیم نمی‌شود؛ زیرا چه آنهایی که این چتر را باز می‌کنند و چه توده مردمی که در ابتدا آن را می‌پذیرند، نمی‌دانند حکومت دستاوردی بشری است و حاکمان نیز انسان‌هایی که شاید به انواع خطاها آلوده باشند.

این اشتباه هولناک صاحبان قدرت را از دایره‌ی نقد بیرون می‌برد و لباسی آسمانی بر قامتشان می‌دوزد. وقتی نظام ی مقدس شود، دیگر نمی‌توان از کاستی‌های آن سخن گفت و هنگامی که اربابان قدرت مشروعیت خود را نه از سوی زمین بلکه از آسمان دانستند، مسلماً خود را پاسخگو به جامعه هم نمی‌دانند و به واسطه این توهم از مردم اطاعت مطلق و بی‌چون و چرا را طلب می‌کنند.


پیر پرنیان اندیش

میلاد عظیمی / عاطفه طیه

شهریار در یکی از شعرهای خود اصطلاح ترکی زیبایی به کار برده است: گوزللرین قالمئشی. ترجمه تحت‌اللفظی آن با کمی اغماض می‏‌شود: بازمانده‌ی زیبارویان. اما در مکالمات روزمره ترکی به مفهوم بازمانده‌ای از انسان‌های دوست داشتنی به کار می‌رود. مصداق عینی این اصطلاح را در هوشنگ ابتهاج (سایه) می‏‌توان یافت. سایه، یادگار و بازمانده‌‏ای از انسان‌های خوش قلب و سلسه‌ی جلیله‌ی ادیبان، شاعران و هنرمندانی است که اینک روی در نقاب خاک کشیده‌اند. سایه آتشی است که از کاروان شاعران به جا مانده است.

مجموعه‌ دو جلدی پیر پرنیان اندیش شرح مفصل نشست و برخاست شش سالۀ میلاد عظیمی و همسرش با سایه و فرصت مغتنمی برای آشنایی بیشتر با سیر حوادثِ زندگی، روحیات، خلقیات و تفکرات اوست. سایه حافظه‏‌ای حیرت‌‏آور دارد و حوادث روزگاران دور را به آن دقتی روایت می‏‌کند که انگار همین دیروز رخ داده‌‏اند.

او روحیه‌‏ای به غایت لطیف دارد و به قول خودش، همچون دیگر شاعران دارای تفکر و زبانی موزون است. (صفحه 1170) در مورد انسان‌ها خوشبین است و باز هم به قول خودش یک خوشبینی ذاتی و سرشتی به آدمیزاد دارد که هرگز آن را با چیزی عوض نمی‌‏کند. (صفحه 1264) او در سراسر این کتاب، حتی علیرغم رنجش درونی خود، حدالامکان از بدگویی در پشت سر دیگران اجتناب می‏‌کند. این مکارم اخلاقی سایه، برجسته ترین جنبۀ شخصیت اوست.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها