سوتلانا الکسیویچ
الهام کامرانی
نیایش چرنوبیل یکی از مشهورترین آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ (1948) است. در این کتاب که به سال 1997 منتشر شد، او قصهی پر غصهی مردمی را روایت میکند که در ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ با انفجار هولناک نیروگاه اتمی چرنوبیل زندگیشان برای همیشه تباه شد. انفجاری که ابعاد هولناکش را نمیتوان در قالب کلمات بیان کرد.
این مستندنویس و برندهی جایزه نوبل ادبیات سال 2015 با صدها نفر از مردم عادی، روستاییان، آتشنشانها، نیروهای پاکسازی، سربازان، دانشمندان و مورخان مصاحبه میکند. با مردمی که جای زخمِ جنگ و ظلم و ستم و فجایع هولناک هنوز بر تنشان باقی مانده است و اینگونه اثری خلق میشود تا تصاویر هولناک از زندگی حقیقی مردمی که تحتالشعاع این انفجار قرار گرفتند را به جهانیان ارائه دهد.
او در مورد آثارش میگوید: من جهان کتابهایم را از هزار صدا و سرنوشت و تکههایی از وجود و هستی چیدهام. من هر کتاب را در مدت چهار تا هفت سال و با مصاحبه با بیش از هفتصد نفر مینویسم. تاریخ من برای ده نسل کافی است.»
در بخشی از کتاب میخوانیم :
شما در جریان نیستید؟ هنوز وقت نکردند بهتان هشدار بدهند؟ پس واضح است برای چه این جایید؛ در اتاق من. و من موجود نفرتانگیزی هستم. برادر رومهنگارِ شما اینگونه تکریمم میکرد. همه فریاد میکشیدند: روی این زمین نمیشود زندگی کرد. اما من جواب میدادم میشود. باید زندگی کردن روی این زمین را آموخت. مردانگی داشت. بیاییم مناطق آلوده را ببندیم، یکسوم کشور را سیم خاردار بکشیم، ولش کنیم و برویم. ما هنوز هم کلی زمین داریم. خیر! از یک طرف تمدن ما آنتی بیولوژیک است، انسان ترسناکترین دشمن طبیعت است. از طرف دیگر او خالق است. دنیا را تغییر میدهد. مثلاً برج ایفل یا فضاپیما. پیشرفت قربانی میخواهد. هر چه جلوتر بروی، قربانیها بیشتر خواهند بود. نه کمتر از جنگ. این قضیه الآن درکپذیر شده است. هوای آلوده، خاک سمی، حفرههای اوزونی. اقلیم زمین تغییر میکند و ما به وحشت خواهیم افتاد.
درباره این سایت