میلاد عظیمی / عاطفه طیه
شهریار در یکی از شعرهای خود اصطلاح ترکی زیبایی به کار برده است: گوزللرین قالمئشی. ترجمه تحتاللفظی آن با کمی اغماض میشود: بازماندهی زیبارویان. اما در مکالمات روزمره ترکی به مفهوم بازماندهای از انسانهای دوست داشتنی به کار میرود. مصداق عینی این اصطلاح را در هوشنگ ابتهاج (سایه) میتوان یافت. سایه، یادگار و بازماندهای از انسانهای خوش قلب و سلسهی جلیلهی ادیبان، شاعران و هنرمندانی است که اینک روی در نقاب خاک کشیدهاند. سایه آتشی است که از کاروان شاعران به جا مانده است.
مجموعه دو جلدی پیر پرنیان اندیش شرح مفصل نشست و برخاست شش سالۀ میلاد عظیمی و همسرش با سایه و فرصت مغتنمی برای آشنایی بیشتر با سیر حوادثِ زندگی، روحیات، خلقیات و تفکرات اوست. سایه حافظهای حیرتآور دارد و حوادث روزگاران دور را به آن دقتی روایت میکند که انگار همین دیروز رخ دادهاند.
او روحیهای به غایت لطیف دارد و به قول خودش، همچون دیگر شاعران دارای تفکر و زبانی موزون است. (صفحه 1170) در مورد انسانها خوشبین است و باز هم به قول خودش یک خوشبینی ذاتی و سرشتی به آدمیزاد دارد که هرگز آن را با چیزی عوض نمیکند. (صفحه 1264) او در سراسر این کتاب، حتی علیرغم رنجش درونی خود، حدالامکان از بدگویی در پشت سر دیگران اجتناب میکند. این مکارم اخلاقی سایه، برجسته ترین جنبۀ شخصیت اوست.
درباره این سایت