طاعون

ترجمۀ رضا سیدحسینی

طاعون در شهری از الجزایر به نام اوران رخ می‌دهد و از زبان یک راوی بیان می‌شود. اوران که در ابتدای کتاب به عنوان شهری معمولی توصیف شده، زیبایی گذشته خود را از دست داده است. در شهر اتفاقی رخ می‌دهد، کم کم تعداد موش‌های شهر و مرگ و میر آن‌ها افزایش می‌یابد. پس از مدتی چند نفر از انسان‌ها نیز در اثر ابتلا به یک بیماری می‌میرند. دکتر ریو (شخصیت اصلی داستان) آن ‌را بیماری واگیردار معرفی می‌کند و اندکی بعد دکتر کاستل آن‌ را طاعون تشخیص می‌دهد.

پس از مدتی طاعون کل شهر را در بر می‌گیرد و متعاقب آن وضعیت قرنطینه در شهر اعلام می‌شود. قرنطینه بسیاری از مردم را از عزیزانشان دور می‌کند. همسر دکتر ریو برای درمان به شهر دیگری می‌رود و بین آن‌ها فاصله و جدایی می‌افتد. در مواجهه با طاعون هرکس به شیوه‌ی خودش عمل می‌کند. پدر پانلو کشیش شهر آن ‌را عذاب الهی و تحمل درد طاعون را راه حل می‌داند.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها