عباس میلانی
کتابی است مستند، جذاب و خواندنی. بدون اغراق، هر پاراگراف آن متکی به سندی مکتوب و یا گفتگویی شفاهی است. آقای عباس میلانی ضمن توصیف خصوصیات بارز هویدا، در صفحه ۲۷۶ مینویسد: دو جنبهی مهم از سلوک هویدا در دوران صدارتش تغییر نکرد. یکی درستکاری مالیاش بود و دیگری تواضعی که همزاد آن پرهیز از زرق و برق قدرت بود. در واقع گرچه او قدرت را سخت دوست میداشت، اما نوعی فروتنی جبلی هم در او بود که او را از اغلب نخست وزیران سابق مملکت متمایز میکرد.
میلانی در این کتاب، خلاصهای از تاریخ معاصر ایران و علل وقوع انقلاب اسلامی را بازگو کرده و مطالبی را از متن گزارشات و تحلیلهای وزارت امور خارجه آمریکا و سفارت آن در تهران استخراج و ارائه میکند که نشاندهنده دخالتهای غیر قابل باور دولت آمریکا در امور داخلی ایران است.
در توضیح علل وقوع انقلاب، آقای میلانی به این موضوع اشاره کرده است که یکی از علل وقوع انقلاب، تلاش شتابزدهی شاه برای نوسازی جامعه بود. ناتوانی روبنای اقتصادی ایران در جذب کالا و سرمایه به آتش انقلاب دامن زد. شاه تصمیمات مربوط به چگونگی این تحولات را به شیوهای یکسره استبدادی اتخاذ کرد (ص ۳۵۹). در واقع شاه شخصیتی مستبد، خودخواه و از خودراضی پیدا کرده بود و مسایل مربوط به ت خارجی، ارتش، ساواک و ت نفتی ایران را در انحصار کامل خود داشت. او کوچکترین استقلال عملی را از طرف مقامات مملکتی تحمل نمیکرد. اسداله علم مینویسد: چندی پیش که من کاخ کیش را به نام شخص شاه ثبت کردم، شاه سند را پیش من پرتاب کرد. فرمودند مگر میخواهی فقط یک وجب خاک ایران مال من باشد؟ تمام ایران مال من است. (ص ۳۷۰) در واقع شاه، مملکت ایران را ملک طلق خود میدانست.
در مورد استقلال رأی شاه، عباس میلانی در صفحه ۳۰۵ مینویسد: افزایش ناگهانی درآمد نفت، پشتوانهی مالی جسارت ی و استقلال روزافزون شاه را فراهم میآورد. در صفحه ۳۵۶ نیز اشاره میکند که: به گمان من شواهد انکارناپذیری نشان میدهند که شاه از اوایل دهه چهل، ت خارجی و نفتی نسبتاً مستقلی را در پیش گرفته بود و اغلب در بسیاری از زمینههای مهم، با معتمدان و حامیان غربی خود در حال تعارض و تنازع بود. او در مفهوم دقیق کلمه، شخصیتی اقتدارگرا بود.
درباره این سایت